روح خود را كن قوى از انقلاب |
جو همى آزادگى از انقلاب |
آنكه شاهان را كند زنجير و بند |
انقلابست انقلابست انقلاب |
اين وطن آيد برون از زير ظلم |
از قواى آهنين انقلاب |
مرحبا بر ثائر جانباز حق |
آفرين بر قهرمان انقلاب |
الجزائر اخذ استقلال كرد |
از شجاعان ويلان انقلاب |
تاج از راءس شهان آيد برون |
كاخشان گردد نگون از انقلاب |
آنكه بد مسند نشين كاخ ظلم |
كاخ اومقلوب شد از انقلاب |
كو يزيد و پيروان راءى او |
شد منغص عيششان از انقلاب |
كوس شاهنشاهيش بر باد رفت |
آفرين براين رجال انقلاب |
مرد حق گردد فداى راه حق |
مرد حق گردد شهيد انقلاب |
مرد حق خواهان آزادى بود |
مرد حق ترسى ندارد ز انقلاب |
آنكه بيم اندر دل دولت نهاد |
قائد دين بد زعيم انقلاب |
آنكه شد آواره و دور از وطن |
آن خمينى بود امير انقلاب |
شيعيان را او بود رهبر همى |
كى شود جاهل رئيس انقلاب |
خيز از خواب گران اى احمدى |
رو تو كوشش كن براى انقلاب |
البته چون اين اشعار اولين اشعار من بود و در سن 21 يا22 سالگى در سال 1346 يا 1347 سروده شده است لذا وزن و قافيه خوبى ندارد از اهل ادب و هنر معذرت مى خواهم .