خاصيت سوره والضحى و سوره والليل
يكى از بزرگان بغداد كه صدق و راستى از سخنش هويدا بود نقل كرد كه در بعضى از كتابها خواندم كه چون كسى را واقعه اى سهمناك پيش آيد و بيم هلاكت باشد بايد كه وضوء بگيرد و لباس پاك و تميز بپوشد و به رختخواب برود و و در هنگام خوابيدن سوره والضحى و سوره والليل را هفت بار بخواند پس بگويد (( ((اللهم اجعل لى مخرجا من امرى )) )) خدايا راه فرج و گشايشى از بلائى كه در آن هستم برايم قرار بده ، فورا درهاى فرج و رهائى از مشكلات به روى او گشوده شود.
او مى گفت پس از ساليان دراز حادثه اى براى من پيش آمد كه مرا به خاطر آن زندان كردند و حبس من به طول انجاميد و اين روايت از خاطرم محو شده بود تا روزى بيادم آمد شاد گشتم ، در همان شب اين سوره رات خواندم تا شب چهارم به خواب ديدم كه گوينده اى به من گفت : كه رهائى تو بر دست على بن ابراهيم است بعد از آن روز جوانى به نزد من آمد كه او را نمى شناختم و گفت : كه من تو را كفايت كردم و ضامنت شدم و دست مرا گرفت و از زندان بيرون آورد از خويشاوندان پرسيدم كه اين كيست ؟ و سبب احسان او در حق من چيست ؟
گفتند: جوانى است بزاز از اهل اهواز كه او را على بن ابراهيم گويند، و او با آن شخصى كه تو را به زندان انداخته دوست و رفيق بوده از او خواهش كرديم تا شفيع تو باشد وقتى به او گفتيم جوانمردى نمود و شفيع تو شد و من دراين مورد گفته ام :
(( و للرحمن فى كشف البلايا |
لذاك جعلته خير اللطائف )) |
زلطف ايزد و از فضل او طلب درمان |
بهر بلا و زهر رنج اگر تو درمانى |
اگر چه لطف خدا هست ظاهر و پيدا |
هزار چندان بيش است لطف پنهانى (216) |