📌 اگه به کسی بگی گردنت رو میزنم
📌 اگه به کسی بگی گردنت رو میزنم
🤲 کلاس رو با دعای سلامتی امامزمان شروع کردیم
_ خب بچهها جلسهٔ گذشته رو یادتون هست یا لازمه یادآوری کنم؟
کوروش گفت: اونجا بودیم که رشیق و رفقاش وارد خونه شدند که آقای احمدی دکمۀ استُپ رو زد.
بقیۀ بچهها زدند زیر خنده.
💠 گفتم: درسته! حالا ادامهٔ ماجرا؛ رشیق میگه: «پرده رو بالا زدیم. اتاق بزرگی بود که انگار دریایی در آن بود. در گوشۀ آن حصیری روی آب بود و روی اون مردی نماز میخوند و اصلاً توجهی به ما نداشت.
🔻 احمدبنعبدالله وارد اتاق شد اما در آب غرق شد. وحشتزده دستم را به طرفش دراز کردم و از آب خارجش کردم، اما بیهوش شد و مدتی بیهوش موند. همراه دیگرم وارد آب شد و همون بلا به سرش اومد.»
🔹 بعد رشیق میگه: «من حیران بودم و سر جای خودم ماندم. بعد به صاحبخانه گفتم: من از خدا و شما معذرت میخوام. توبه میکنم و به خدا پناه میبرم و دیگه به اینجا نمیام و برگشتیم.»
❌ رشیق میگه: «شب برگشتیم و مستقیم به خدمت حاکم رسیدیم و جریان را کامل براش تعریف کردیم. معتضد پس از شنیدن ماجرا ما را تهدید کرد که اگه این خبر را برای کسی بگویید، گردنتان را میزنم.»
◀️ این سه نفر هم تا زمان زنده بودن معتضد جرئت بیان این ماجرا را نداشتند.
ادامه دارد…
#از_تولد_تا_امروز ۱۱
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c