رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد

رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد

پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد

دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک
دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد

پس از بی مهری دریا ,قسي القلب شد آتش
به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد

خدایا هیچ زخمی بد تر از دلواپسی ها نیست
که چشمش سوی خیمه لحظه های واپسین افتاد

شکستن با غلاف تیغ را سر بسته میگویم
زبانم لال…النگوی زنان از آستین افتاد

برای من نگه دار و بیاور زخمهایت را
اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد

نفهمیدند طه را….نفهمیند یاسین را….
به چوب خیزران دندانه ای از حرف سین افتاد

? شاعر : سید حمید رضا برقعی

#شعر
#سید_حمیدرضا_برقعی
#برنامه
#برنامه_سمت_خدا
☑️ @samtekhoda3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.