‍ یک نفر برگه ای گذاشته بود زیر جانماز من

یک نفر برگه ای گذاشته بود زیر جانماز من

‍ یک نفر برگه ای گذاشته بود زیر جانماز من

و یک سوال عجیب پرسیده بود؟!
‼️اینکه اگر کسی یکروز در حضور محض باشد و اصلا گذر زمان را نفهمد نمازش چه میشود؟!!

?گفته بود جواب را بگذارید زیر جانماز.
دوباره چند روز بعد سوالی عجیبتر و…

یکروز نوشته بود که دیشب نایب الزیاره شما در مشهد بودم.
رفتم تحقیق کردم. هیچ رزمنده ای جدیدا وارد لشکر نشده و هیچ کسی بیرون نرفته. چون عملیات نزدیک بود. فهمیدم طی الارض کرده!

?عملیات بدر نزدیک بود. آن شب با حاج عباس کریمی رفتیم بازدید رزمندگان گردان عمار.
?در یکی از چادرها رزمنده ای با حالت عجیب مرا نگاه می کرد.
کنارش نشستم و گفتم: شما دیشب مشهد نبودید؟
⚜️رنگ از چهره اش پرید! سرش را پایین انداخت. همان لحظه….

?روایت حاج آقا پروازی از شهید سعید زندی.
برگرفته از کتاب بابا سعید. اثر جدید گروه شهید هادی(به زودی)

✅دوستان گروه شهید هادی مشغول جمع آوری خاطرات شهید سعید زندی هستند تا کتاب مستقل خاطرات این عارف شهید را منتشر کنند، ان‌شاالله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.