📌 او آمده بود تا…
🌙 و یک شب، وقتی که ماه در محاق دلتنگی به وسعت تاریکی میپیوست، وقتی که موریانهها، ذهنِ بهخوابرفتهٔ شهرمان را میجویدند، و جغدان پیر بر بام خانههایمان آشیان داشتند، مردی از سلالهٔ آفتاب بر قلمروی اقبالمان قدم گذاشت. مردی از تبار رهایی… مردی که جغرافیای آزادگی را تا کرانههای دوردست زمین وسعت بخشید.
🌍 سکوت سنگی دیوارها فروریخت و خوابهای آشفتهٔ فرعونیان زمین تعبیر شد، موجهای حادثه، آرامش ستمپیشگان زمان را برهم زد و کنگرههای خیالی قصرهای زر و زور و تزویر فروریخت. دستان او، گاهوارهجنبان تاریخ شد و این چنین شد که فرزندان «روحالله» بر سینهٔ تاریخ پای کوفتند.
📆 تقویمها نام نسلی را که بر دستان روشنش رویید، برای همیشه به خاطر سپردند. نه تنها مردان سرزمینمان که مردان هر مردستانی، عَلم بر دوش، در مسیر نگاهش جاری شدند.
🌷 او آمده بود تا بهار را از دامن زمستان برویاند، آمده بود تا خواب ستمپیشگان تاریخ را برای همیشه برآشوبد. او روح خدا بود که در آخرین خشکسال زمین جاری شد و نفسهایش، خون گرم اشتیاق را در رگهای خشکیدهٔ انتظار به جوش آورد.
⚖️ او آمده بود تا زمین به بوی عدالت خو بگیرد و نبض ناموزون زمان برای آمدن منجی آخرالزّمان در زیر انگشتان او آرام شود. نامش برای همیشه بر پیشانی تاریخ خواهد درخشید…
📝 #دلنوشته_مهدوی به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی
🇮🇷 #انقلاب_و_مهدویت
✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran