قدرت تکلّمش را از دست داده بود.

به مناسبت هفدهم ماه رمضان، سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران

 قدرت تکلّمش را از دست داده بود.
دوا و دکتر فایده نداشت.
حتی خارج هم رفت.
دست خالی برگشت.
ناامید از همه جا، با خودش عهدی کرد:
چهل هفته، شب چهارشنبه، مسجد جمکران.
هفته آخر رسید.
اعمال مسجد را انجام داد.
ناگهان احساس کرد سیّدی در کنارش نشسته…

????حکایت مرد لالی که با امام زمانش حرف زد!
???? https://eitaa.com/elteja_tales/651

#ماه_رمضان
#داستان_تشرف
#معجزات_حضرت

عضویّت در قصّه‌های مَهدوی(اِلتجا)
(https://eitaa.com/joinchat/1758396608C8fe342dd3a)@Elteja_tales

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.