عید غدیر «عيدُاللهِ الاَ كبَرُ» و عيد آل محمّد (عليهم السّلام) و عظيم ترين عيد است، و حق تعالی هيچ پيامبری را مبعوث نفرموده جز آنكه اين روز را عيد كرده، و حرمت آن را دانسته. نام اين روز در آسمان روز «عهد معهود» و در زمين روز «ميثاق مأخوذ» و «جمع مشهود» است. روايت شده است كه از امام صادق (عليهالسّلام) پرسيدند، آيا مسلمانان را غير از جمعه و قربان و فطر عيدی هست؟ فرمود: آری عيدی است كه حرمتش از همه اعياد بيشتر است، راوی گفت: كدام عيد است؟ حضرت فرمود: روزی است كه حضرت رسول (صلّیاللهعليهوآله) اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) را به جانشينی خود نصب فرمود، و اعلام كرد: هركه من مولا و آقاي اويم، پس علی مولا و آقا و پيشوای اوست، و آن روز هجدهم ذوالحجّه است، راوی گفت: در آن روز چه كاری بايد انجام داد؟ فرمود بايد روزه بداريد، و عبادت كنيد، و محمّد و آل محمّد (عليهمالسّلام) را ياد آريد، و بر ايشان صلوات فرستيد، رسول خدا (صلّیاللهعليهوآله) اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) را وصيت كرد، كه اين روز را عيد گرداند، و هر پيامبری به جانشين خويش وصيت ميكرد، كه اين روز را عيد كند.
در حديث ابن ابی نصر بزنطی از حضرت رضا (عليهالسّلام) آمده: اي پسر ابی نصر هر كجا باشی، بكوش روز عيد غدير نزد قبر مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) حاضر شوی، به درستی كه در اين روز، خداوند میآمرزد، از هر مرد و زن مؤمن گناه شصت سال ايشان را، و از آتش دوزخ آزاد میكند، دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد كرده، و پرداخت يک درهم در اين روز، به برادران مؤمن، برابر با هزار درهم در اوقات ديگر است، و در اين روز به برادران مؤمن احسان كن، و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان، به خدا سوگند، اگر مردم فضيلت اين روز را چنان كه بايد بدانند، هرآينه هر روز فرشتگان با ايشان ده مرتبه مصافحه كنند. در هر صورت بزرگداشت اين روز شريف لازم است.
اعمال روز عید غدیر
اول: غسل کردن «بهتر این است که غسل در اول روز انجام گیرد.»
دوم: خواندن نماز عید غدیر: خواندن دو رکعت نماز نیم ساعت قبل از ظهر مستحب است. در هر رکعت بعد از حمد، سورههای توحید، قدر و آیه الکرسی هر کدام ده مرتبه خوانده شود.
سوم: روزه: که كفّاره شصت سال گناه است، و در حديثی است روزه اين روز برابر روزه تمامی عمر دنيا و معادل با صد حج و صد عمره است.
چهارم: خواندن دعای ندبه که مستحب است در چهار عید فطر، قربان، غدیر و روز جمعه خوانده شود.
ای خدا من از تو درخواست میکنم بحق محمد (ص) پیغمبر تو و علی (ع) ولی و بنده خاص تو و بآن شأن و مقامی که بآن دو بزرگوار اختصاص دادی دون سایر خلق مسئلت دارم
ای خدا تو بر اهل بیت رسولت محمد (صلیاللهعلیهوآله) فرج و گشایش عطا فرما و غم و آلام آنها را برطرف گردان و به برکت آنان از دل مؤمنان هر هم و غم و اندوه را برطرف ساز
ای خدا به وجود آنها زمین را از عدل و داد پر گردان چنانکه پر از ظلم و عدوان گردیده است و وعده فرج و سلطنت الهیه را که به ایشان دادهای منجر گردان که تو هرگز خلاف وعده نخواهی.
آگاه باش در اين روز شريف، براي هريک از امور زير فضيلت بسياری است: پوشيدن جامه هاي نيكو، زينت كردن، استعمال بوی خوش، شادی كردن، و شاد نمودن شيعيان اميرالمؤمنين (عليهالسّلام)، گذشت از تقصيرات شيعيان، برآوردن حاجات آنان، صله ارحام، توسعه دادن بر اهل و عيال، اطعام اهل ايمان، افطار دادن به روزه داران، مصافحه با مؤمنان رفتن به زيارت آنان، تبسّم نمودن بر چهرۀ ايشان، و فرستادن هدايا برای اهل ايمان، و بجا آوردن شكر و سپاس، بخاطر نعمت بزرگ ولايت، بسيار صلوات فرستادن، انجام عبادات و طاعات بسيار. كسی كه در اين روز يک درهم به برادر مؤمن خود بدهد، برابر با صد هزار درهم در غير اين روز است. طعام دادن در اين روز به يک مؤمن مانند طعام دادن به همه پيامبران و صدّيقان است. در خطبه حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) در روز غدير چنين آمده است:
هركه مؤمن و روزه دار را به وقت افطارش افطار دهد، مانند آن است كه ده «فئام» را افطار داده باشد، شخصی از جاي برخاست و عرضه داشت: يااميرالمؤمنين «فئام» چيست؟ ايشان فرمود: صد هزار پيغمبر و صديق وشهيد، پس چگونه خواهد بود، كثرت فضيلت حال كسی كه جمعی از مردان و زنان مؤمن را كفالت كند، من امان او را از كفر و فقر بر خدای تعالي ضامن هستم… . در هر صورت فضيلت اين روز شريف، بيش از آن است كه ذكر شود، و اين روز روز قبولی اعمال شيعيان، و روز برطرف شدن غمهای ايشان است، و روزی است كه حضرت موسی (عليهالسّلام) بر ساحران پيروز شد، و خدا آتش را بر ابراهيم (عليهالسّلام) سرد و سلامت نمود، و حضرت موسی (عليهالسّلام) يوشع بن نون را جانشين خود كرد، و حضرت عيسی شمعون الصّفا را خليفه خود نمود، و حضرت سليمان (عليهالسّلام) ملّت خود را بر جانشينی آصف بن برخيا گواه گرفت.
ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است، و درود و سلام خدا، سلامی کامل، بر سرور ما محمد، پیامبرش و اهل بیت او.
خدایا تو را ستایش، بر آنچه به آن جاری شد قضای تو درباره اولیایت، آنان که تنها برای خود و دینت برگزیدی، آنگاه که برای ایشان اختیار کردی، فراوانی نعمت پابرجایی که نزد توست، نعمتی که تباهی و نابودی ندارد، پس از آنکه بی میل بودن نسبت به رتبههای این دنیای فرومایه، و زیب و زیورش را با آنان شرط نمودی، آنان هم آن شرط را از تو پذیرفتند، و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستی، پس قبولشان کردی، و مقرّب درگاهشان نمودی، و برای آنان یاد والا، و ثنای روشن پیش آوردی، و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادی، و به وحی ات اکرامشان فرمودی، و به دانشت به آنان عطا کردی،
و ایشان را دست آویز به سویت و وسیله به جانب خشنودی ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، تا آنکه از آنجا بیرونش آوردی، و بعضی را در کشتی خود حمل نمودی، و او را و هر که همراه او ایمان آورده بود به رحمتت از هلاک شدن نجات دادی، و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روح القدس او را تأیید نمودی، و برای همه آنان شریعت مقرّر کردی،
و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشینانی اختیار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی دیگر، برای برپا داشتن دینت، و حجّتی بر بندگانت، برای اینکه حق از جایگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پیروز نگردد، و احدی نگوید چه میشد اگر برای ما پیامبری بیم دهنده میفرستادی، و پرچم هدایت برای ما برپا مینمودی تا بر این اساس از آیاتت پیروی میکردیم، پیش از آنکه خوار و رسوا شویم، تا اینکه مقام رسالت و هدایت را به حبیب و برگزیدهات محمد (درود خدا بر او و خاندانش) رساندی،
پس بود همانگونه که او را برگزیدی، سرور مخلوقاتت، و برگزیده برگزیدگانت، و برترین انتخاب شدگانت، و گرامیترین معتمدانت، او را بر پیامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگیختی و مشرقها و مغربهایت را زیر پایش گذاردی، و براق را برایش مسخّر ساختی، و آن شخصیت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرینشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن یاری دادی، و او را به جبرائیل و میکائیل و نشان داران از فرشتگانت احاطه کردی، و به او وعده دادی که دینش را بر همه دینها پیروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نیاید، و این کار پس از آن بود که در جایگاه راستی از اهلش جایش دادی،
و قرار دادی برای او و ایشان نخستین خانهای که برای مردم بنا شد، که در مکه است، خانه بابرکت، و مایه راهنمایی برای جهانیان، در آن خانه نشانههای آشکاری است، مقام ابراهیم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، و در حق آنان فرمودی: جز این نیست که خدا اراده فرموده، پلیدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شایسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت مودّت اهل بیت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمیخواهم، و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی: من از شما برای رسالت، پاداشی نمیخواهم جز کسی که بخواهد راهی به جانب پروردگارش بگیرد،
پس آنان راه به سوی تو بودند، و راه به حریم خشنودی ات، آنگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نمایندهاش علی بن ابیطالب (درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، برای راهنمایی برگماشت، چرا که او بیم دهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود: هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و یاری کن هرکه او را یاری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود: هر که من پیامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود: من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگونند، و جایگاه او را نسبت به خود همچون جایگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود: تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسایی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست، و دخترش سرور بانوان جهانیان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهایی را که به مسجد باز میشد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود:
من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، باید از در آن وارد شود، سپس فرمود: تو برادر و جانشین و وارث منی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنان که با گوشت و خون من درآمیخته و تو فردای قیامت کنار حوض کوثر جانشین منی، و تو قرضم را میپردازی، و به وعدههای من وفا میکنی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نورند، درحالی که رویشان سپید، و در بهشت پیرامون من، و همسایگان منند، و اگر توای علی نبودی، اهل ایمان پس از من شناخته نمیشدند، و آن حضرت پس از پیامبر، مایه هدایت از گمراهی، و نور از نابینایی و ریسمان استوار خدا و راه راست او بود،
با نزدیکی اش در خویشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پیشی نگرفت، و همچنین با سابقه اش در دین، کسی بر او مقدم نبود، و در فضیلتی از فضائل هیچکس به او نرسید، کار پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) را پی گرفت، و براساس تأویل قرآن جنگ میکرد، و درباره خدا سرزنش هیچ سرزنش کنندهای را به خود نمیگرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمین ریخت، و دلاورانشان را از دم تیغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دلهایشان کینه سپرد، کینه جنگ بدر و خیبر و حنین و غیر آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پیمان شکنان و جفا پیشگان و خارج شدگان از دایره دین را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبختترین پسینیان، که از بدبختترین پیشینیان تبعیت کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) در باره هدایت کنندگان، از پس هدایت کنندگان [امامان بعد از پیامبر] اطاعت نشد، و امّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رحم او، و تبعید فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعایت حق درباره ایشان به پیمان پیامبر وفا کردند
پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسیر گشت آنکه اسیر گشت، و تبعید شد آنکه تبعید شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن امید پاداش نیک میرود، زیرا زمین از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث میدهد، و سرانجام از آنِ پرهیزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به یقین وعده پروردگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خویش تخلّف نمیکند و او نیرومند حکیم است، پس بر پاکیزگان از اهل بیت محمّد و علی (درود خدا بر ایشان و خاندانشان)، باید گریه کنندگان بگریند، و زاری کنندگان بر ایشان زاری کنند، و برای مانند آنان باید اشکها روان شود، و فریادکنندگان فریاد زنند، و شیون کنندگان شیون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟ حسین کجاست؟ فرزندان حسین کجایند؟ شایسته ای پس از شایسته دیگر، راستگویی پس از راستگویی دیگر، راه از پس راه کجاست؟
کجاست بهترین برگزیده بعد از بهترین برگزیده؟ کجایند خورشیدهای تابان، کجایند ماههای نورافشان، کجایند ستارگان فروزان، کجایند پرچمهای دین، و پایههای دانش، کجاست آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالی نشود، کجاست آن مهیا گشته برای ریشه کن کردن ستمکاران، کجاست آنکه برای راست نمودن انحراف و کجی به انتظار اویند، کجاست آن امید شده برای از بین بردن ستم و دشمنی، کجاست آن ذخیره برای تجدید فریضهها و سنّتها، کجاست آن برگزیده برای بازگرداندن دین و شریعت، کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن، کجاست احیاگر نشانههای دین و اهل دین، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران کننده بناهای شرک و دورویی، کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان، کجاست دروکننده شاخههای گمراهی و شکاف اندازی،
کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهای نفسانی، کجاست قطع کننده دامهای دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچی کنندگان، کجاست ریشه کن کننده اهل لجاجت و گمراهی و بی دینی، کجاست عزّت بخش دوستان، و خوارکننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا، که دوستان به سویش روی آورند، کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان، کجاست صاحب روز پیروزی، و گسترنده پرچم هدایت، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا،
کجاست خواهنده خون پیامبران و فرزندان پیامبران، کجاست خواهنده خون کشته در کربلا، کجاست آن پیروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نیکی و تقوا، کجاست فرزند پیامبر برگزیده، و فرزند علی مرتضی، و فرزند خدیجه روشن جبین، و فرزند فاطمه کبری؟، پدر و مادر و جانم فدایت شود، برایت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرّب، ای فرزند نجیبان گرامی، ای فرزند راهنمایان راه یافته، ای فرزند برگزیدگان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران نجیب، ای فرزند پاکان پاکیزه، ای فرزند بزرگواران برگزیده، ای فرزند دریاهای بی کران بخشش گرامیتر، ای فرزند ماههای نورافشان، ای فرزند چراغهای تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،
ای فرزند راههای روشن، ای فرزند نشانههای آشکار، ای فرزند دانشهای کامل، ای فرزند آیینهای مشهور، ای فرزند نشانههای حفظ شده، ای معجزات موجود، ای فرزند دلیلهای محسوس، ای فرزند راه مستقیم، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسی که در امّ الکتاب، نزد خدا، والا و حکیم است، ای فرزند آیات و نشانهها، ای فرزند دلیلهای آشکار، ای فرزند برهانهای نمایان، ای فرزند حجّتهای رسا، ای فرزند نعمتهای کامل، ای فرزند طه و آیات محکم،
ای فرزند یس و ذاریات، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند کسی که نزدیک شد، آنگاه درآویخت، تا آنکه در دسترسی و نزدیکی به خدای علی اعلی، به فاصله دو کمان یا کمتر بود، ای کاش میدانستم خانهات در کجا قرار گرفته، بلکه میدانستم کدام زمین تو را برداشته، یا چه خاکی؟ آیا در کوه رضوایی یا در غیر آن، یا در زمین ذی طوایی؟ بر من سخت است که مردم را می بی نم، ولی تو دیده نمیشوی، و از تو نمی شنوم صدای محسوسی و نه رازونیازی، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گیرد، و از من به تو فریاد و شکایتی نرسد، جانم فدایت، تو پنهان شدهای هستی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت، تو دوری هستی که از ما دور نیست، جانم فدایت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مؤمن که تو را یاد کرده، از فراقت ناله کنند، جانم فدایت، تو قرین عزّتی، که کسی بر او برتری نگیرد،
جانم فدایت، تو درخت ریشه دار مجدی که هم طرازی نپذیرد، جانم فدایت، تو نعمت دیرینه ای که او را مانندی نیست، جانم فدایت، تو قرین شرفی که وی را برابری نیست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم، و تا چه زمان، و با کدام بیان، تو را وصف کنم، و با چه رازو نیازی؟، بر من سخت است که از سوی غیر تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرّت بخش بشنوم، بر من سخت است که برای تو گریه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که بر تو بگذرد و نه بر دیگران آنچه گذشت، آیا کمک کنندهای هست که فریاد و گریه را در کنارش طولانی کنم؟ آیا بی تابی هست که او را در بی تابی اش، هنگامی که خلوت کند یاری رسانم؟ آیا چشمی هست که خار فراق در آنجا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خلیدگی مساعدت کند؟
آیا به جانب توای پسر احمد راهی هست، تا ملاقات شوی، آیا روز ما به تو با وعدهای در میپیوندد تا بهره مند گردیم، چه زمان به چشمههای پر آبت وارد میشویم، تا سیراب گردیم، چه زمان از آب وصل خشگوارت بهره مند میشویم؟ که تشنگی ما طولانی شد، چه زمان با تو صبح و شام میکنیم، تا دیده از این کار روشن کنیم، چه زمان ما را میبینی، و ما تو را میبینیم، درحالی که پرچم پیروزی را گستردهای، آیا آن روز در میرسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم، و تو جامعه جهانی را پیشوا میشوی درحالی که زمین را از عدالت انباشتی، و دشمنانت را خواری و کیفر چشاندهای، و متکبّران و منکران حق را نابود کردهای و ریشه سرکشان را قطع نمودهای، و بیخ و بن ستمکاران را برکندهای، تا ما بگوییم: ستایش خاص خدا، پروردگار جهانیان است.
خدایا تو برطرف کننده سختیها و حوادث ناگواری، از تو یاری میطلبم، که یاری و کمک تنها نزد توست، و تو پروردگار آخرت و دنیایی، پس ای فریادرس درماندگان، به فریاد بنده کوچک گرفتارت برس، و سرورش را به او نشان بده، ای صاحب نیروهای شگرف، و به دیدار سرورش، اندوه و سوز دل را از او بزدای، و آتش تشنگی اش را خاموش کن، ای که بر عرش چیره ای، و بازگشت و سرانجام به سوی اوست، خدایا، ما بندگان به شدّت مشتاق به سوی ولی تو هستیم، آنکه مردم را به یاد تو و پیامبرت اندازد، و تو او را برای ما نگهبان و پناهگاه آفریدی، و او را قوام و امان ما قرار دادی، و او را پیشوای اهل ایمان از ما گرداندی، از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،
و به این وسیله اکرام بر ما را ای پروردگار بیفزا، و جایگاه او را، جایگاه و اقامتگاه ما قرار ده، و نعمتت را با پیش انداختن او در پیش روی ما کامل گردان، تا ما را وارد بهشتهایت نماید، و به همنشینی شهیدان از بندگان خالصت نائل نماید.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و درود فرست بر محمّد جدّ او و رسولت، آن سرور بزرگتر، و بر پدرش آن سرور پس از پیامبر و بر جدّه اش صدّیقه کبری، فاطمه دختر محمّد، و بر کسانی که برگزیدی، از پدران نیکوکارش و بر خودش، برترین و کاملترین و تمام ترین و بادوامترین و بیشترین و فراوانترین درودی که بر یکی از برگزیدگانت و انتخاب شدگانت از میان آفریدگانت فرستادی،
و بر او صلوات فرست، صلواتی که پایانی برای عددش، و نهایتی برای مدتش، و به آخر رسیدنی برای زمانش نباشد، خدایا حق را به وسیله او برپا دار، و باطل را به او نابود کن، و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان، و دشمنانت را به دست او خوار گردان، و پیوند ده خدایا بین ما و او، پیوندی که ما را به رفاقت گذشتگان او برساند، و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنایتشان چنگ زنند و در سایه لطفشان اقامت کنند، و ما را بر پرداخت حقوقش، و کوشش در فرمانبرداری اش، و دوری از نافرمانی اش کمک کن، و بر ما به خشنودی اش منّت نه، و رأفت و رحمت و دعای خیر آن حضرت را به ما ببخش، تا حدّی که به سبب آن به رحمت گسترده ات، و رستگاری در پیشگاهت برسیم، خدایا به وسیله او نمازمان را پذیرفته، و گناهانمان را آمرزیده و دعاهایمان را مستجاب گردان،
خدایا روزی هایمان را به سبب او گسترده، و اندوهمان را برطرف شده، و حاجتهایمان را برآورده فرما، و به جانب ما به جلوه کریمت روی آور، و تقرّبمان را به سویت بپذیر، و به ما نظر کن نظری مهربانانه که کرامت را نزد تو، به وسیله آن نظر به کمال برسانیم، و آن نظر مهربانانه را به حق جودت از ما مگردان، و از حوض جّدش (صلوات خدا بر او و خاندانش) با جام او و به دست او، سیرابمان کن، سیراب شدنی کامل، و گوارا و خوش، که پس از آن تشنگی نباشد، ای مهربانترین مهربانان.