امام على (ع ) در انديشه حضرت مهدى (عج )
اصبغ بن نباته مى گويد: به حضور امير مؤ منان على (ع ) آمدم ، ديدم غرق در فكر و انديشه است و در زمين خط مى كشد، پرسيدم :
(اى امير مؤ منان ! چرا تو را اينگونه در فكر و انديشه مى نگرم ، كه به زمين مى نگرى و آن را خط مى كشى ؟ آيا به (رهبرى ) در زمين ، اشتياق يافته اى ؟
امام على : نه به خدا سوگند، هرگز حتى يك روز نبوده كه من شيفته خلافت يا دنيا گردم ، بلكه درباره مولودى كه يازدهمين فرزند من است (يعنى درباره حضرت مهدى عليه السلام ) فكر مى كردم ، درباره همان مهدى (ع ) كه سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده ، پر از عدل و داد مى كند، براى او غيبت و سرگردانى وجود دارد، بعضى در اين راستا گمراه گردند، و بعضى راه هدايت را شناخته و مى پيمايند.
اصبغ بن نباته : اى امير مؤ منان ! غايب بودن آن حضرت ، و سرگردانى تا چه حد است ؟
امام على : طول غيبت ، شش روز يا شش ماه ، يا شش سال است (واحد هر دوره ، شش مرحله است ، و خداوند پس از آن شش مرحله ، آن حضرت را آشكار مى كند).
اصبغ بن نباته : آيا اين (غيبت و سرگردانى ) واقع شدنى است ؟
امام على : آرى ، اين موضوع مسلم است و انجام شدنى است ، ولى اى اصبغ ! تو كجا و اين امر كجا؟ (يعنى تو شايسته هماهنگى و همسوئى با چنان رهبرى مهم را ندارى ) آنها (كه غيبت را درك كرده و در اين راه استوارند) نيكان اين امت همراه نيكان اين عترت (خاندان رسول اكرم – ص ) هستند
اصبغ بن نباته : بعد از آن چه مى شود؟
امام على : بعد از آن ، هر چه خدا بخواهد، انجام مى شود، زيرا براى خدا مقدرات وارده ها و نتيجه ها و پايانها است .(383)
|