تکرار کبودی یاس…
▫️ از حوالی خانهای کوچک در سکوت نیمهشب مدینه، عطر بهشت میوزد
▫️ جهان با زمزمهٔ آرام فرشتههایی که گرد گاهوارهای کوچک میگردند، در آرامشی عمیق فرو میرود
▫️ کودکی که بهار، طرحی ناتمام از تبسم دلربای اوست
پلکهای نازکش را که برهم میگذارد، بغض فرشتهها میشکند
▫️ تولد او، تکرار کبودی یاس است بر شانهٔ دیوارهای مدینه
و او، تنها سه بهار را مهمان فصلهای زمین خواهد بود
▫️ عشق این فرصت کوتاه بهار را به قربانگاه خواهد برد تا به مدعیان تمنا و انتظار، رسم عاشقی بیاموزد