احساس حقارت یا وابستگی عاطفی معمولاً از آن‌جا می‌آید که

احساس حقارت یا وابستگی عاطفی معمولاً از آن‌جا می‌آید که خودمان را کوچک می‌بینیم.

وقتی مدام دنبال این هستیم که کسی از ما خوشش بیاید، ما را تأیید کند یا به ما توجه کند، در واقع هنوز خودِمان را نشناخته‌ایم.

وقتی انسان خودش را بشناسد، دیگر تقصیرها را گردن دیگران نمی‌اندازد و نمی‌گوید: «زنم این‌طور کرد، شوهرم آن‌طور، یا دوستم فلان رفتار را داشت.» او می‌فهمد که همه این موقعیت‌ها برای رشد خودش آمده‌اند.

در این حالت، غصه، دلخوری و کینه جایشان را به آزادی، آرامش و شادی می‌دهند. انسانی که رشد کرده، سه ویژگی اصلی دارد: مهربانی، آرامش و شادی.
◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇◇
🔻یحصل ُالشعور بالاستحقار والانتماء العاطفي عادة عندما نستهین بأنفسنا فعندما نَبحثُ علی الدوام عن مَن یُظهر اعجابه بنا ویعتمدنا أو یأخذنا بنظر الاعتبار لم نکن قد عَرفنا ذواتنا بعد حقا.
فعندما یعرف الانسان نفسه لایوّجه القصور والتساهل نحو الآخرین ولایقول : « زوجتي فعلت کذا ، وزوجي کان هکذا وصدیقي کان سلوکه بهذه الوتیرة ». فهو یدرک بأن کافة هذه الأحوال والظروف اُتیحَت لنموه ورقیّه.
ففي هذه الحالة سوف تحل الحریة والسکینة والسعادة محل الهموم والشکاوي والضغینة لأن الانسان المتکامل یحمل ثلاث میزات اساسیة وهي : الرأفة ، والسکینة والسعادة

#الاستاذ_شجاعی

@INTshojaee

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.