رؤ ياى شيرين

رؤ ياى شيرين

راقم گويد: در شب چهارشنبه بيست و نهم جمادى الاولى سنه 1405ه‍ ق : اول اسفند 1363 ه‍ ش چون پاسى از شب بگذشت ، مزاج بناى بهانه را گذاشت بالاخره تعشى خفيفى حاصل شد ولى از بيم آن تا دوازده نصف شب بيدار بودم و با خواب جنگيدم و براى هضم غذا صبر كردم و اكثر در حياط قدم مى زدم بعد خواب شيرين بود و رؤ ياى شيرين تر كه به زيارت حضرت ثامن الحجج على بن موسى الرضا عليهم السلام تشرف حاصل كردم در ابتدا به اشارت تفهيم فرمود كه چرا كمتر خودت را به ما نشان مى دهى ، و پس از آن به عبارت تصريح فرمود كه ما ضامن چشم توايم . الحمدلله كه از اين بشارت آن ولى الله اعظم كه به لقب ضامن هم شناخته شده است ، برايم يقين حاصل است كه هر دو كريمه من تا آخرين دقايق عمرم بينا خواهند بود، چون ضامنشان معتبر است . چنان كه مشمول الطاف ديگر آن حضرت نيز بوديم و هستيم .
و آن كه حضرت فرمود: چرا كمتر خودت را به ما نشان مى دهى ، شايد علتش اين بود كه در آن اوان بر اثر تراكم اشتغال درس و بحث و تصنيف و تصحيح مدتى به زيارت حضرت بى بى ستى فاطمه معصومه عليهاالسلام خواهر آن جناب توفيق نيافتم و تشرف حاصل نكردم . شگفت اين كه در آن شب اصلا انديشه آن جناب در خاطرم نبود.(177)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.