فاعليت استاد و قابليت شاگرد

فاعليت استاد و قابليت شاگرد

پرسيديم شما با اين همه تجربه علمى ، آيا معتقديد كه انسان بايستى هر كتابى را پيش استاد درس بگيرد يا معتقديد برخى كتابها را مى توان بدون استاد – البته پس از درس گرفتن چند كتاب مهم – مباحثه و مطالعه كرد؟
استاد فرمودند: البته اين بستگى به دو طرف دارد يعنى استاد و شاگرد. اگر استاد، استادى باشد كه در يك كتاب ، كليدها را به دست شاگرد بدهد و آن شاگرد هم خوب تحويل بگيرد، اين كار ممكن است . پس بايد فاعليت فاعل و قابليت قابل را در نظر گرفت . البته من از ناحيه فاعليت فاعل ها نقصى نداشتم ، اشكال در خودم بود! قابليت قابل تام نبود و لذا خيلى كتاب خواندم ، خيلى استاد ديدم ، خلاصه گفتم كه با ((
جان كندن )) درس خوانديم . شما آقا قدر اين اوضاع را بدانيد. آن زمان كه ما در مدرسه مروى تهران بوديم ، يك زيلويى كف مدرسه پهن بود كه با زمين يكى شده بود و مال عهد دقيانوس (لبخند استاد) بود. اما حالا اين حسين ، پسر من آمده مى گويد كه در اين مدرسه علميه ما، به ما حجره مى دهند، شام و ناهار مى دهند، ماهانه شهريه هم مى دهند! من به او گفتم : بابا اينها را نگو، من هم دهنم آب مى افتد، هوس مى كنم كه دوباره بيايم توى حجره و طلبگى را از نو شروع كنم ! (لبخند استاد).(280)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.