خلاصه حالات چهاردهمين معصوم : دوازدهمين اختر امامت

خلاصه حالات چهاردهمين معصوم : دوازدهمين اختر امامت
آن حضرت نزديك طلوع فجر، روز جمعه ، نيمه ماه شعبان ، سال 254 هجرى قمرى  در شهر سامراء به طور مخفى و پنهان از ديد عموم ، پا به عرصه وجود نهاد.
نام : م ح م م د  صلوات اللّه و سلامه عليه ؛ و عجّل اللّه تعالى فى فرجه الشّريف ..
كنيه : ابوالقاسم ، ابوجعفر و… .
لقب : بيش از نهصد لقب براى حضرتش ذكر كرده اند كه در كتب مختلف موجود مى باشد از آن جمله : مهدى ، حجّت ، منتقِم ، بقية اللّه الا عظم ، قائم آل محمّد، صاحب الزّمان و… .
پدر: امام حسن عسكرى صلوات اللّه و سلامه عليه .
مادر: به نام هاى نرجس ، مليكه ، ريحانه ، صيقل و سوسن معروف است .
نقش انگشتر: (أنَا حُجَّةُ اللّهِ وَ خاصَّتُهُ).
دربان : چهار نفر به نام هاى عثمان بن سعيد، محمّد بن عثمان ، حسين بن روح ، علىّ بن محمّد سمرى ، در غيبت صغرى وكالت و وساطت حضرت را بر عهده داشته اند.
جريان ولادت آن حضرت ، همانند حضرت موسى كليم عليه السلام در كنار كاخ طاغوت زمان ، مخفى و پنهان از ديد جاسوس ها و عموم مردم انجام گرفت .
حضرت داراى دو غيبت بوده است : يكى غيبت صغرى – كه حدود هفتاد و پنج سال به طول انجاميد – و ديگرى غيبت كبرى مى باشد – كه تقريبا از سال 330 هجرى قمرى شروع شد.
و از آن زمان به بعد براى حضرت ، وكيل و نائب خاصّ معرّفى و معيّن نشده است ، بلكه مجتهدين جامع الشّرايط – به عنوان وكيل و نائب عامّ – امور جامعه را بر عهده داشته و دارند.
آن حضرت در همين جامعه ، بين افراد رفت و آمد و در مجالس به صورت ناشناس شركت مى نمايد؛ و نيز همه را مى بيند و شاهد اعمال همگان خواهد بود.
ولى ديگران هم گرچه او را مى بينند، امّا شخص حضرتش را نمى شناسند كه كدام يك از اشخاص مى باشد.
افراد بسيارى در غيبت كبرى به محضر مباركش شرفياب شده اند و كسب فيض ‍ كرده اند.
علائم و نشانه هاى متعدّد و گوناگونى جهت ظهور و قيام آن حضرت ، توسّط معصومين عليهم السلام بيان و مطرح شده است ، كه در كتاب هاى مختلف اهل سنّت و شيعه به طور مشروح و مبسوط مذكور مى باشد.
وقتى حضرت در مكّه معظّمه ظهور نمايد، 313 نفر از اصحاب و فرماندهان او از اطراف و شهرهاى مختلف در كنار كعبه الهى جمع شوند و در دست هر كدام شمشيرى خواهد بود.
و سپس منادى بين زمين و آسمان گويد: اين مهدى موعود است كه ظهور كرده و به شيوه حضرت داوود و سليمان عليهماالسلام قضاوت خواهد نمود و بيّنه و شاهد، لازم ندارد.
طبق آنچه در روايات آمده است : حكومت آن حضرت بين هفت تا نُه سال به طول خواهد انجاميد.(5)
مدّت امامت : حضرت بنابر مشهور بين روايات ، روز جمعه ، نُهم ربيع الاوّل ، سال 260 هجرى قمرى پس از شهادت پدر بزرگوارش ، در سنين پنج سالگى به منصب و مقام عظمى و والاى امامت و خلافت نائل گرديد.
و از آن زمان تاكنون حدود 1157 سال مى باشد و در آينده تا هر لحظه كه خداوند متعال اراده نمايد، امامت و هدايت جامعه را به عهده خواهد داشت .
مدّت عمر: آن حضرت حدود پنج سال ، هم زمان با پدر بزرگوارش حضرت ابومحمّد، امام حسن عسگرى عليه السلام بوده و پس از آن تا اين زمان – كه روى هم 1162 سال باشد – عمر پربركت آن حضرت مى باشد و در آينده تا هر زمان كه خداوند بخواهد، تداوم خواهد يافت .
نماز امام زمان عليه السلام دو ركعت است ، كه در هر ركعت سوره حمد يك مرتبه و چون به جمله (إيّاك نعبد و ايّاك نستعين ) برسد، صد مرتبه آن را تكرار نمايد؛ و بعد از سوره حمد، يك مرتبه سوره توحيد خوانده مى شود، همچنين هر يك از ذكر ركوع و سجود را هفت مرتبه بگويد.
و چون سلام نماز را دهد، تسبيح حضرت زهراء عليها السلام را بگويد و در بعضى عبارات آمده است كه بعد از آن ، نيز صد مرتبه صلوات بر محمّد و آل محمّد فرستاده شود.
و بعد از آن ، حوائج مشروعه خود را از خداوند طلب نمايد.
در مدح دوازدهمين اختر امامت

سحر از دامن نرجس ، برآمد نوگلى زيبا

گلى كز بوى دلجويش ، جهان پير شد برنا

زهى سروى كه الطافش ، فكنده سايه بر عالم

زهى صبحى كه انفاسش ، دميده روح در اعضا

سپيده دم ز درياى كرم برخواست امواجى

كه عالم غرق رحمت شد، از آن مواج روح افزا

به صبح نيمه شعبان تجلّى كرد خورشيدى

كه از نور جبينش شد، منوّر ديده زهرا

چه مولودى كه همتايش نديده ديده گردون

چه فرزندى كه مانندش ، نزاده مادر دنيا

به صولت تالى حيدر، به صورت شبه پيغمبر

به سيرت مظهر داور، ولىّ والى والا

قدم در عرصه عالم ، نهاده پاك فرزندش

كه چِشم آفرينش شد، ز نورش روشن و بينا

به پاس مقدم او شد، مزيّن عالم پائين

ز نور طلعت او شد، منوّر عالم بالا

چو گيرد پرچم (انّا فتحنا)، در كف قدرت

لواى نصرت افرازد، بر اين نُه گنبد خضراء

شها چشم انتظاران را، ز هجران جان به لب آمد

بتاب اى كوكب رحمت ، بر افكن پرده از سيما

تو گر عارض بر افروزى ، جهان شود روشن

تو گر قامت برافرازى ، قيامت ها شود برپا

تو گر لشگر برانگيزى ، سپاه كفر بُگريزد

تو گر از جاى برخيزى ، نشيند فتنه و غوغا

بيا اى كشتى رحمت ، كه دريا گشت طوفانى

چو كشتيبان توئى ، ما را چه غم از جنبش دريا

خوش آن روزى كه برخيزد، ز كعبه بانگ جاء الحقّ

خوش آن روزى كه برگيرد، حجاب از چهره زيبا
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.