شيوه تدريس

شيوه تدريس
آيت الله مصباح در مورد روش تدريس ايشان مى گويد: ((ايشان در بيان مطالب سعى مى كردند ابتدا مساءله را از روى كتاب شيخ انصارى قدّس سرّه مطرح كنند، و بعد هر كجا مطلب قابل توجّهى از ديگران مخصوصاً از صاحب جواهر قدّس سرّه در طهارت ، و از مرحوم حاج آقا رضا همدانى و ديگران مطالب برجسته اى داشتند آن را نقل مى كردند، و بعد هر جا خود ايشان نظر خاصّى داشتند آن را بيان مى كردند. اين شيوه از يك طرف باعث اين مى شد كه انسان از نظر استادان بزرگ در يك موضوع آگاه بشود و در عين حال صرفه جويى در وقت مى شد.
استادان ديگر هم براى تدريس شيوه هاى جالبى داشتند كه شايد براى مبتدى مفيدتر بود كه هر مطلب را از هر استاد جداگانه طرح مى كردند، ولى خوب اين باعث مى شد كه وقت بيشترى گرفته بشود و احياناً مطالبى تكرار بشود.
در ضمن تدريس ، در ميان نكته هايى كه از خود ايشان ما استفاده مى كرديم و طبعاً بعضى از اين نكته ها چيزهايى بود كه ايشان از استادانشان شفاهاً دريافت كرده بودند، به مطالب بسيار ارزنده و عميق و داراى دقتهاى كم نظيرى برمى خورديم )).
آيت الله مسعودى كه خود سالها از درس آيت الله العظمى بهجت بهره برده اند درباره ويژگى تدريس ايشان بهجت مى گويد:
((سبك درس ايشان سبك خاصّى است . معمولاً آقايان مراجع و بزرگان در درس خارج يك مساءله اى را مطرح مى كنند و اقوال ديگران را يكى يكى ذكر مى كنند، سپس يكى را نقد مى كنند و ديگرى را تاءييد، و سرانجام يكى از آن نظرات را مى پذيرند، يا نظريّه ديگرى را انتخاب مى كنند. ولى ايشان برخلاف همه ، نقل اقوال نمى كنند بلكه ابتدا مساءله را مطرح مى كنند و بعد روند استدلالش را بيان مى كنند. اگر شاگرد آراء علماء را ديده و مطالعه كرده باشد، مى فهمد كه دليلى را كه استاد ذكر مى كند چه كسى گفته است ، و اشكال يا تاءييدى را كه مى كند مى فهمد به سخن چه كسى اشكال يا قول چه كسى را تاءييد مى كند. لذا هر كس بخواهد در درس ايشان شركت كند بايد مبانى و نظرات آقايان ديگر را ديده باشد.))
آيت الله محمّد حسين احمدى فقيه يزدى درباره شيوه درس ‍ ايشان مى گويد: ((نوعاً ايشان چند مساءله اى يا فرعى را كه عنوان مى فرمودند بعد از توجّه به ظرافتهاى حديث و روايت و يا آيه شريفه اى كه دلالت بر موضوع بحث داشت ، مقايسه اى بين موضوع بحث و ساير بحثهاى مشابه مى نمودند و دقت عقلى و فكرى خاصّى در تعادل آن دو انجام مى دادند، آنگاه نتيجه مى گرفتند كه انصافاً نتيجه علمى و جديد بود. و حقيقتاً مطلبى را كه ذكر مى كردند ناشى از اوج و عظمت ديد و فكرشان بود كه از ائمه عليهم السّلام و اسلام گرفته بود. و اجتهاد صحيح نيز هم اين گونه بحث و تجزيه و تحليل كردن است .))

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.