3 – عبادت
يكى از عوامل مهم موفّقيت انسان كه مى تواند براى ديگران الگو و راهنما قرار گيرد، تقيّد ايشان به اعمال عبادى و تعبّد ايشان است .
ارتباط استوار آية الله العظمى بهجت با خداوند متعال ، ذكرهاى پى در پى ، به جاى آوردن نوافل ، شب زنده داريهاى كم نظير ايشان بسيار عبرت انگيز است .
سالهاى سال نماز جماعت ايشان از شورانگيزترين ، با صفاترين و روح نوازترين نمازهاى جماعت ايران اسلامى بوده و هست . در اين نماز عالمان وارسته و خداجوى ، بسيارى از طلاب تقوا پيشه ، بسيجيان رزمجو و دلداده خدا، و ديگر قشرهاى مردم شركت مى كردند. اين نماز چنان پر معنويت است كه گاه به ويژه در شبهاى جمعه صداى گريه آيت الله بهجت با نوحه و ناله غم انگيز نماز گزاران همراه مى شود، و روحها به پرواز در مى آيد و چشمها به اشك مى نشيند، و فضاى دلها نورانى مى گردد. چنين فضاى معنوى و روح نوازى در اين زمان در هيچ نماز جماعتى وجود ندارد. بى جهت نيست كه بسيارى از اوقات در مسجدى كه ايشان نماز جماعت اقامه مى كنند جا براى نماز گزاران تنگ مى گردد و عدّه كثيرى حتى آنان كه مشتاقانه و به اميد كسب فيض از اين نماز پر معنويت ، از راه هاى دور آمده اند مجبور به ترك مسجد مى شوند.(38)
اين نماز همواره مورد توجّه اولياى خدا بوده و هست ، علاّمه طباطبائى قدّس سرّه در آن شركت مى جسته ، و آيت الله بهاء الدينى قدّس سرّه نيز عنايت خاصّى به نماز جماعت ايشان داشته اند. در اين ارتباط آيت الله محمّد حسن احمدى فقيه يزدى خاطره اى را نقل مى كنند كه ذكرش در اينجا مناسب است . وى مى گويد:
((شبهاى ماه رمضان آيت الله بهاء الدينى زودتر از آيت الله بهجت نماز مى خواندند، ايشان خواست يكى از نزيكان را به جايى بفرستد، آن شخص گفت : اگر بروم از نماز شما محروم مى شوم . آقاى بهاء الدينى فرمودند: برو اين كار را انجام بده و بعد از افطار برو پشت سر آقاى بهجت نماز بخوان .))
آقاى مصباح نيز درباره سابقه نماز جماعت دل انگيز ايشان مى گويد: ((آيت الله بهجت در حدود چهل سال قبل برنامه اى داشتند كه پيش از غروب قدم زنان به سوى صفائيه (كه آن وقتها هنوز در آنجا ساختمان احداث نشده بود و از نزديكهاى پل صفائيه ديگر زمين مزروعى بود)، مى رفتند و مقدار زيادى از زمينهاى مزروعى را مى گذشتند و در آنجا مى نشستند و بعد نماز مغرب و عشا را در آن زمينها مى خواندند و بعضى دوستان كه علاقه مند بودند خدمت ايشان مى رسيدند.
يكى از آن دوستان نقل مى كرد: آيت الله بهجت يك شب بعد از نماز فرمودند: ((اگر سلاطين عالم مى دانستند كه انسان در حال عبادت چه لذّتهايى مى برد، هيچ گاه دنبال اين مسائل مادى نمى رفتند…))
وقتى كه اين منزلى را كه اينك در آن اقامت دارند خريدند، چون نزديكتر بود بيشتر دوستان در همين منزل براى نماز خدمتشان مى رسيدند، بعد ايشان را به مسجد فاطميّه دعوت كردند و آنجا محلّ اجتماع كسانى بود كه علاقه مند بودند از نماز ايشان استفاده كنند، و تاكنون همچنان قريب به چهل سال است كه در مسجد فاطميه در سه وقت نماز جماعت اقامه مى كنند، و اخيراً درسشان را هم از منزل به همان مسجد منتقل كرده اند و ديد و بازديدهاى اعياد و ايّام سوگوارى نيز در همان مسجد انجام مى گيرد.))
آيت الله شيخ جواد كربلايى درباره نماز شب و گريه هاى نيمه شب ايشان مى گويد: ((جناب آيت الله بهجت در جدّيت در نماز شب و گريه در نيمه هاى شب مخصوصاً شبهاى جمعه كوشا بودند. يكى از علما و مشاهير به من فرمودند كه : شب جمعه در مدرسه سيد(ره ) در نجف اشرف در نيمه شب شنيدم كه ايشان با صداى حزين و ناله و گريه در حالى كه سر به سجده گذاشته بود مكرّرَاً به حقّ تعالى عرضه مى داشت :
((إِلهى ! مَنْ لى غَيْرُكَ، أَسْاءَلُهُ كَشْفَ ضُرّى وَالنَّظَرَ فى أَمرى ؟!)).
– معبودا! من جز تو چه كسى را دارم كه از او بخواهم رنجورى مرا برطرف كرده و نظرى به امورم نمايد.