از ديدگاه امام خمينى قدّس سرّه

بخش ششم : آيت الله العظمى بهجت در گفتار ديگران
از ديدگاه امام خمينى قدّس سرّه
امام قدّس سرّه عنايت خاصى به آيت الله بهجت داشتند، نقل چند جريان در اين ارتباط، مدّعاى ما را اثبات مى كند:
آيت الله مسعودى مى گويد: ((من در ضمن چهار پنج سالى كه خدمت امام بودم يادم هست كه دو سه مرتبه امام فرمود: فلانى ، فردا صبح مى خواهيم برويم منزل آقاى بهجت . و فرداى آن روز بلند مى شديم و مى آمديم منزل ايشان ، همين منزلى كه اكنون در آن ساكن هستند، و در اولين اتاق ورودى با همين فرشهايى كه الان موجود است يكى دو دقيقه مى نشستيم ، سپس امام اشاره مى كردند و من بيرون مى رفتم و ايشان حدود نيم ساعت با آقاى بهجت به گفتگو مى پرداختند بعد امام بيرون مى آمدند و مى رفتيم . اما اينكه درباره چه مسائلى گفتگو مى كردند، نمى دانم خودشان مى دانستند و خدا.
همچنين دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت 41 يا 42 آقاى بهجت به من فرمودند كه شما به آقاى خمينى بگوييد فردا صبح ساعت فلان دو راءس گوسفند قربانى كند و من مى آمدم به امام اطّلاع مى دادم ، ايشان هم بلافاصله به من مى گفت شما به قصّاب (آقاى فرجى كه اكنون نيز در قيد حيات هست ) بگوييد دو راءس گوسفند از طرف ما قربانى كند بعد پولشان را مى دهيم .
بار ديگر نيز آقاى بهجت به من پيغام داد كه به امام بگويم : سه راءس گوسفند قربانى كند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه راءس قربانى كنند.
اينها همه مسائلى بود كه بين امام و آيت الله بهجت بود و ما فقط ظواهرش را مى ديديم و از باطنش اطلاع نداشتيم .
نيز هنگامى كه امام در جماران ساكن بودند آقاى بهجت به من فرمودند: يك نامه كوچكى دارم شما اين را به آقا برسانيد، من نامه را گرفتم توى پاكت گذاشتم و بردم در جماران خدمت امام دادم .
در هر صورت رابطه اين دو بزرگوار خيلى تنگاتنگ بود، چندين بار نيز حضرت امام با آقاى شيخ حسن صانعى منزل آقاى بهجت رفتند؛ زيرا هنگامى كه امام قم بودند من و آقاى شيخ حسن صانعى هميشه در خدمت امام بوديم .
آيت الله بهجت هم به امام عنايت خاصى داشتند.
يكى از شاگردان امام قدّس سرّه در خاطره اى مى گويد: ((پس از آزادى حضرت امام قدّس سرّه از زندان و ورود ايشان به قم در سال 1341 ه‍ .ش . مردم در تمام محلّه هاى قم جشن گرفتند و منزل امام هر روز آكنده از جمعيّت بود، در آن زمان حضرت آيت اللّه العظمى بهجت نيز از كسانى بود كه هر روز به منزل امام تشريف مى آوردند و مدّتى بر در يكى از حجرات بيت ايشان مى ايستادند وقتى به ايشان پيشنهاد شد كه شايسته نيست بيرون اتاق بايستيد، لااقل در داخل اطاق بنشينيد. ايشان در جواب فرمود: من بر خود واجب مى دانم كه جهت تعظيم اين شخصيت ارزنده به اينجا آمده و دقايقى بايستم و سپس باز گردم .))(61)
آيت الله مصباح نيز در اين باره مى گويد: ((مرحوم آقا مصطفى (رضوان الله عليه ) از پدرشان مرحوم امام (اعلى الله مقامه ) نقل مى كرد: آقا معتقدند جناب آقاى بهجت داراى مقامات معنوى بسيار ممتازى هستند.
از جمله مطالبى كه از پدرشان درباره آقاى بهجت نقل مى كردند اين بود كه : ايشان داراى موت اختيارى هستند، يعنى قدرت اين را دارند كه هر وقت بخواهند روح خويش را از بدن به اصطلاح خلع كنند و بعد مراجعت كنند. اين يكى از مقامات بلندى است كه بزرگان در مسير سير وسلوك عرفانى ممكن است به آن برسند، و همينطور مقامات معنوى ديگرى در معارف توحيدى كه زبان بنده ياراى بحث درباره اين زمينه ها را ندارد.))
هم او در جاى ديگر مى گويد: ((مرحوم حاج آقا مصطفى از قول امام نقل مى كردند: وقتى امام (كه ارتباط نزديكى با مرحوم آقاى بروجردى داشتند) ديده بودند كه زندگى آقاى بهجت خيلى ساده است ، براى كمك به زندگى ايشان يك وجهى از مرحوم آقاى بروجردى گرفته بودند، وقتى آورده بودند براى آقاى بهجت ايشان قبول نكرده بودند و امام هم مصلحت نمى ديدند آن وجه را برگردانند، به هر حال با يك چاره انديشى حضرت امام فرموده بودند (اين طور كه نقل كردند): من از مال خودم به شما مى بخشم ، و شما اجازه بدهيد من اين را ديگر برنگردانم . تا اينكه به اين صورت ايشان به عنوان هبه از ملك شخصى حضرت امام قبول كردند.))
باز آيت الله مصباح يزدى در مورد عنايت ويژه حضرت امام به ايشان مى گويند: ((در يكى از شرفيابى هاى خبرگان رهبرى به خدمت حضرت امام راحل رحمه اللّه ، از ايشان رهنمودى براى مسائل اخلاقى خواسته شد، حضرت امام خبرگان را به حضرت آيت الله العظمى بهجت حواله دادند. و در جواب اظهار خبرگان كه ايشان كسى را نمى پذيرد، فرموند: آنقدر اصرار كنيد تا بپذيرد))

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.