درخواست مطالبات سفارشى

درخواست مطالبات سفارشى
مرحوم شيخ طوسى ، مفيد، كلينى و ديگر بزرگان به نقل از بدر خادم – غلام احمد بن الحسن – حكايت كرده اند:
من اعتقاد به امامت ائمّه إثنى عشر عليهم السلام نداشتم ، وليكن دوستدار و علاقه مند به آن ها بودم .
روزى وارد جبل عامل شدم و چون اربابم خواست از دنيا برود سفارش ‍ كرد: اسب و شمشير و ديگر لوازم شخصى او را تحويل مولايش امام زمان عليه السلام بدهم .
همين كه اربابم رحلت كرد، با خود گفتم : والى و استاندار حكومت از فوت ارباب اطّلاع يافته و اگر اين اموال را تحويل او ندهم ، ممكن است مرا تحت تعقيب و اذيّت قرار دهد.
به همين جهت قيمت آن ها را در نظر گرفتم و بدون آن كه كسى متوجّه نيّت و افكار من شود، مبلغ هفتصد دينار بر ذمّه خود گرفتم و اموال را تحويل والى حكومت دادم .
پس از گذشت مدّتى كوتاه ، نامه اى از طرف امام زمان (عجّ) به دستم رسيد، وقتى نامه را گشودم در آن ، چنين مرقوم شده بود:
مبلغ هفتصد دينارى را كه بر عهده گرفته اى بابت قيمت اسب و شمشير و ديگر اشياء، براى ما بفرست .
پس من تعجّب كرده و متحيّر شدم كه حضرت چگونه از نيّت و افكار آگاه گشته ، لذا ايمان آوردم و بر حقانيّت امام دوازدهم و ساير ائمّه عليهم السلام اعتقاد و معرفت پيدا كردم و تمامى آنچه را كه بر ذمّه گرفته بودم تحويل مأمور حضرت دادم .

قابل ذكر است : در رابطه با اين حكايت ، حكاياتى مشابه آن از ديگر اشخاص وارد شده است كه در پاورقى كتاب ها به طور مفصّل آن ها را مطرح كرده اند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.