مفقودالاثر❄️ درآخرین سفری ڪہ به مازندران داشت در یڪے از سخنرانےهایش گفتہ بود: ✳️«آرزو دارم مفقودالاثر شوم تا شرمنده خانوادههایی که جوانان خود را از دست دادهاند، نباشم » عاقبت در عملیات کربلای یڪ در ارتفاعات قلاویزان، ظاهراً گلـولہ توپے مے آید و محمدرضا را بہ آرزویـش مے رساند از جسم مطهرش چیزی باقے نماند… فرازی ازوصیتنامہ سردار قلاویزان: خدایا! …
ادامه نوشته »اسلام شناسي
❄️پرواز❄️
❄️پرواز❄️ خواب دیدم: «در یک بیابان هستم. از دور گنبد امامزاده ابراهیم شهرستان بابلسر نمایان بود. وقتی به جلوی امامزاده رسیدم. با تعجب تعداد زیادی رزمنده را با لباس خاکی دیدم‼️ هر رزمنده چفیه ای به گردن و پرچمی در دست داشت. آن رزمندگان از شهدای شهر بابلسر بودند. در میان آنها پدرم را دیدم که در سال 62 شهید …
ادامه نوشته »آقای شهردار❄️
آقای شهردار❄️ وقتي آقا مهدي باکری، شهردار اروميه بود، يك شب باران شديد باريد. به طوري كه سيل جاري شد. ✳️ايشان همان شب ترتيب اعزام گروه امداد را به منطقه سيل زده داد و خودش هم با آخرين گروه عازم منطقه شد. پا به پاي ديگران در ميان گل و لاي كوچه كه، به كمك مردم سيل زده شتافت. 🌺در …
ادامه نوشته »سردار بی سر❄️
سردار بی سر❄️ به مادرش میگفت: من بدون سر شهید میشوم. چند شب است که خواب میبینم تکفیری ها در سوریه سر از بدنم جدا میکنند. ✅درست همان لحظه امام حسین ع در کنار من است و میگوید ناراحت نباش. ما کنارت هستیم. سر من را هم بریدند ..ِ. 📗📕📘📙📗📕📘📙📗📕📘📙 برگرفته از کتاب مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی. خاطره …
ادامه نوشته »لحظه ای تفکر✳️
لحظه ای تفکر✳️ … از یک سو باید بمانیم که شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. 🌷 هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود… 🌷قسمتی از دستنوشته های دانشجوی شهید مهدی رجب بیگی🌷 برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. بانشر هادی در محضر شهدا …
ادامه نوشته »ای امام❄️
ای امام❄️ از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یکماه بطور مداوم کربلا را میدیدم… ✳️ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای …
ادامه نوشته »حسین جانم❄️
حسین جانم❄️ چند روزی میشد که در اطراف کانی مانگا در غرب کشور کار میکردیم. 🌷شهدای عملیات والفجر چهار را پیدا می کردیم. اواسط سال 71 بود. ✳️از دور متوجه پیکر شهیدی داخل یکی ازسنگرها شدیم. سریع رفتیم جلو. همانطور که داخل سنگر نشسته بود، ظاهراً تیر یا ترکش به او اصابت کرده و شهید شده بود. 💢خواستیم که بدنش …
ادامه نوشته »خالصانه❄️
خالصانه❄️ اخلاص او زبانزد رفقا بود. 🌸اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. 🔵وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد. یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. ✳️حال و هوا و خواستههایش مثل جوانان همسن و سالش نبود. جهادیتر از دیگر …
ادامه نوشته »حکمت❄️
حکمت❄️ راه ما چیزی جز پیروی از ولایت فقیه به حق نیست و چشم و گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید. ✅گفته های مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید، به حمد خدا سعادتمند …
ادامه نوشته »فاتح دلها❄️
فاتح دلها❄️ رضا بخشی را همه با نام فاتح میشناختند. شاید کمتر کسی میدانست این طلبه جوان و خوشخنده ۲۸ ساله و محصل جامعة المصطفی شعبه مشهد، معاون تیپی باشد که بارها در مناطق مختلف سوریه از قبیل درعا، ملیحه و غوطه شرقی درسهای فراموشنشدنی به تکفیری ها و مهاجمین به حرم حضرت زینب (س) دادهاند. ✅شاید علت اینکه “رضا” …
ادامه نوشته »