اسلام شناسی -شمیم یار

✍ عطر تو…

✍ عطر تو… برای زنده شدن همه شهر،کافیست؛ خدا و نسیم؛ هر صبح، تو را در لابلاي رگهای مان،جاری می کند! ?کاش… هرگز عطر تو را، در لابلاي شلوغی های دنیا گم نکنیم. ? #سلام معطرترین.

Read More »

دست بـﮧ قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم

دست بـﮧ قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم اما نشد … خواستم از “دردم” بگویم دیدم دردِ شما ، خودِ (( من )) م … خواستم از “بـﮯ کسـﮯ” ام حرف بزنم دیدم 「تنها」 تر از شما در عالم نیست خواستم بگویم “دلم از روزگار گرفتـﮧ” دیدم خودم در 「خون بـﮧ دل」 کردنِ شما کم نگذاشتـﮧ ام … قلم …

Read More »

گفتم ڪه خدایا مرادی بفرست

گفتم ڪه خدایا مرادی بفرست طوفان زده‌ام راه نجاتی بفرست فرمود ڪه با زمزمه‌ی یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست ?اللهم صل علی محمدو آل محمد?

Read More »

آقا جان!

آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم … قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده، قصه خوشه خوشا انتظار وچشمانی که درو میکنند قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست قصه اسب وخیال آمدن تو در باران قصه هایی که مشق هر شب من است. کاش می شد واژه ها را شست و انتظارراتفسیر کرد … …

Read More »

✍نداشتنت…

✍نداشتنت… درد بی درمانی است! اما،دلخوشیم به بودنت… که همین حوالی نفس میکشی. ?گاهی؛ آنقدر نزدیک میشوی؛ که بوی پیراهنت،تمام کوچه را پر میکند! ?ما به عطرنفسهای تودلخوشیم؛ یوسف

Read More »

❣تو… انگشت اشاره زمینی؛ به سوی خدا

❣تو… انگشت اشاره زمینی؛ به سوی خدا من سالهاست، دست تو را،از دورگرفته ام، تاجاده خدا راگم نکنم! اینرا ازدقایقی فهمیدم که بی تو رفتن،به زمینم انداخت! ? #سلام آقا؛ دستم را رها مکن.

Read More »

هـوس دیدن رویت

هـوس دیدن رویت دل من تاب ندارد نگهم خواب ندارد قلمم گوشـه دفتـر غزل ناب ندارد همه گوینـد به انگشت اشاره مگراین عاشق دلسوخته ارباب ندارد توکجایی گل نرگس؟ ?اللهم عجل لولیک الفرج?

Read More »