شهید سید محمد حسینی #بهشتی ✍خودت را به دست حوادث و جریانها نسپار چون خدا تو را آفریده است تا به وجود آورنده جریانها باشی نه تسلیم شونده در برابر جریانها.
ادامه نوشته »اسلام شناسی -شهدا
شهید سعید زقاقی
? شهید سعید زقاقی ?وصیت تکان دهنده شهید به مادرش مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن زمان تشیع و تدفینم گریه نکن زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت مادرم …
ادامه نوشته »شهیدعلی ماهانی
شهیدعلی ماهانی ✍ثواب یا گناه ?وقتی از چیزی ناراحت میشد، با هیچکس حرف نمیزد و فقط سکوت می کرد. یک روز که از نماز جمعه برگشت، دیدم خیلی ساکت هست. پرسیدم: «داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر میرسی!» ?با همان حجب و حیای همیشگیاش گفت: «کاش خانمها بیشتر مراقب حجابشون بودند. امروز پرده قسمت زنونه کنده شد و بی اختیار …
ادامه نوشته »شهید محمود دولتیمقدم
شهید محمود دولتیمقدم ✍تنبیه ?منطقه، تازه از وجود اشرار پاک سازی شده بود و نگهبانیِ شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبانها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینهخیز میرفتند و غَلت میزدند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد. ?تنبیهِ نگهبانها که شروع شد، یه مرتبه …
ادامه نوشته »کلام شهدا :شهید سیّد کرامت صالحی دره باریک
کلام شهدا :شهید سیّد کرامت صالحی دره باریک صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود. مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام …
ادامه نوشته »شهيد يعقوب ابراهيم نژاد
کلام شهدا زمانى كه عراق جزیره مجنون را بمباران شیمیایى كرد، تعداد زیادى از نیروهاى اسلام به شدّت مجروح شدند و بىهوش روى زمین افتادند. عبد الكریم رئیسى حالش خیلى وخیم بود. در عین حال بالا سر یكى از مجروحان كه بسیجى 14 سالهاى بود، نشسته بود. گفتم: «عبد الكریم! زود باش، باید به عقب برگردید، چرا نشستهاى؟!» گفت: «آقا …
ادامه نوشته »شهید علي گرگانبيك
خون شهيدان صدايم ميزنند. بايد بگويم: الآن وقت آن رسيده است و حسين زمان را بايد ياري كرد. شهید علي گرگانبيك محسن از 9 سالگی نماز خواندن را شروع کرد، اما من نمی دانستم، یک روز پسر کوچکم، گفت :«مامان، محسن یک کاری کرد.» من با ناراحتی پرسیدم:«چه کاری؟» گفت:«روزی دو ریال به من می دهد و می گوید به …
ادامه نوشته »شهيد مصطفي رداني پور
شهدا بین بچه ها اختلاف افتاده بود، فشار دشمن هم روز به روز بیشتر می شد. من روحانی اردوگاه بودم و هرچه تلاش کردم اختلاف ها را کم کنم نتوانستم. بعثی ها آزادباش چهار آسایشگاه را کردند یک ساعت. جیره ی آب و غذایمان را هم کم کردند. بعضی ها مریض شدند. یک شب دلم شکست. دست به دامن حضرت …
ادامه نوشته »شهید سید محمود حسینی ادیب
همه باید بدانند که ما براي ماندن ، قدم به این راه نگذارده ایم بلکه براي ثبت نام آمده ایم تا خود به دست خودمان نام نویسی کنیم که مسلمان هستیم یا نه و بگوییم که ما حسینی هستیم یا یزیدي. شهید سید محمود حسینی ادیب اگر علی حسن در مجلسی نشسته بود که در آن غیبت یا عمل منکر …
ادامه نوشته »کلام شهدا و خاطه ای از شهدا
کلام شهدا سفارش اكيد دارم كه خونم در مقابل سياهي چادر شما كمتر ارزش دارد، چون حجاب شما سنگر پولادين است در مقابل فرهنگ ضد بشري و استعماري غرب كه امروز جامعه ما را تهديد مي كند و با حجابتان ميراث زينب -سلام الله عليها- را پاسداري كنيد كه شهدا بيش از اين از شما انتظار دارند. روحانی شهید ابراهيم …
ادامه نوشته »