اسلام شناسی -شهدا

 بپا خيزيد و ريشه استكبار جهاني به سركردگي امريكا و ديگر قدرتهاي شرق و غرب را با تمام عوامل داخلي و خارجيشان به زير افكنيد. شهيد منوچهر مهاجراني خاطره  هميشه به پدر و مادرش مي گفت: آرزو دارم لحظه شهادت سرم از تنم جدا بشه مي گفت: مي خوام مثل مولايم امام حسين عليه السلام شهيد بشم … فروردين 65 …

بايد جوان ها را تشويق كرد كه راه خدمت به اسلام و انقلاب را ادامه دهند و هيچ وقت از قرآن و دستوراتش فاصله نگيرند. شهيد محمد قلى روز فراخ خاطره  مراد که از مرخصي برگشت دمغ بود . کلي سين جيمش کردم تا گفت . يعني نگفت ، کارنامه اش را نشانم داد . از بالا تا پايين بيست …

بايد کلمه عشق را در صحنه عاشورا يافت. چگونگي پيوستن وبرگشتن عاشق به حضور معشوق، عشقي که دل را روانه باري تعالي کرده و فکر دنيوي را سلب مي کند. حسين(ع) اين عاشق بزرگ و مظهرعشق چگونگي اين امر را به ما رهروان حق آموخت. شهيد سيف الله روستازاده خاطره  كافي بود كسي را يكبار در نماز با توجه ببيند …

با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام كن و بدان كه هرگاه خدا را بخواني صدايت را مي شنود. شهيد محمد حسيني خادم خاطره  به پسر ها مي گفت شيعيان حسين، و به ما شيعيان زهرا . کنارهم که بوديم ، مهم نبود که پسر است کي دختر . يک دکتر مصطفي مي شناختيم که پدر همه مان …

 با مكاتب مادّي دنيا و اين گروهكهاي از خدا بي خبر بخصوص منافقين ضد خلق مبارزه كنيد. شهيد مهدي محقق امين خاطره  سال دوم يک استاد داشتيم که گيرداده بود همه بايد کراوات بزنند. سرامتحان چمران کراوات نزد.استاد دو نمره ازش کم کرد.شد هجده ، بالاترين نمره !

 با مردم برخورد اسلامي داشته باشيد، در راه اسلام و قرآن قدم برداريد و مواظب باشيد كه شيطان باعث دوري شما از خدا نگردد. شهيد غلامحسين ارباب رشيد خاطره  رفته بود کوير، مي خواست راه رفت و آمد قاچاقچيان رو ببنده.همون جا با مشکل آب مردم روستا آشنا شد.قنات هاي روستا خشکيده بود،بايد لايه روبي مي شدند… ماشينش رو فروخت.با …

با حضور در خانه، به پدر و مادر دلدارى بدهيد، تقوا و پرهيزگارى را پيشه كنيد. شهيد عباس شعبانى خاطره  مانده بوديم وسط ميدان مين. همه مجروح بودند و خسته. يه رزمنده ي زخمي چند متر آنطرف تر از من افتاده بود. دست و پايش را روي زمين مي کشيد. انگار دردش شديد شده بود. با آرنج خودش را کشيد …

خلبان شهید بابایی و مدیریت شهوت یکی از دوستان شهید بابایی می گوید: در دوران تحصیل در آمریکا روزی در بولتن خبری پایگاه « ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد . مطلب این بود : « دانشجو بابایی ساعت 2 نیمه شب می دود تا شیطان را …

با چنگ و دندان منافقان و دشمنان اسلام را از بين برده و درجهت معنوي و تزكيه نفس خويش بكوشيد. شهيد كورش محمدي خاطره  جاده مي رسيد به خط بچه هاي لشکر بيست و پنج . فکر مي کردم « اينا چي جوري از اين جاده ي درب و داغون مي رن و مي آن ؟ » دو طرف جاده …

 با تو برادر عزيز بازارى! بدانيد كه خداوند بر ذره ذره كارهاى ما آگاه است و بايد جواب بدهيم، پس بيدار باش. شهيد حسين قاينى خاطره  آخرين روز سال امام علي (ع) بود به دوستان گفتم امروز آقا به ما عيدي خواهد داد. در زيارت عاشوراي آن روز هم متوسل شديم به منظور عالم، حضرت علي (ع)، همه بچه ها …