تو مى آيى اگر چه از تو دورم، از غمت لبريز لبريزم تو با يک قاب قوسين ازحضور عشق سرشارى من از خاکستر بال کبوتر، بى تو فهميدم چنان ازگريه ام آرامش دريا بههم خورده است (تو ميآيى) پرستوها که برگشتند، ميگفتند به زير …
ادامه نوشته »تو مى آيى اگر چه از تو دورم، از غمت لبريز لبريزم تو با يک قاب قوسين ازحضور عشق سرشارى من از خاکستر بال کبوتر، بى تو فهميدم چنان ازگريه ام آرامش دريا بههم خورده است (تو ميآيى) پرستوها که برگشتند، ميگفتند به زير …
ادامه نوشته »