بایگانی برچسب: شهدا

اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی می گیریم و خدا كند زانوهایمان سست نشود. شهید حسام اسماعیلی فرد پسرک کیفش را انداخته روی دوشش. کفش ها را هم پایش کرده. مادر دولا می شود که بند کفش را بندد. پاهای کوچک، یک قدم عقب می روند. انگشت های کوچک گره شلی به بند ها می زنند و پسرک می …

واي و صد واي بر آنان كه قدر خودشان را در اين چند روزه دنياي فاني نمي‌دانند؛ يعني دستشان را پر نمي‌نمايند و به اخلاق حسنه و اعمال نيك آراسته نمي‌شوند. سردار شهيد حاج عبدالله نوريان خاطره همراه ما کشيده بود عقب.بايد يک کم استراحت مي‌کرديم و دوباره مي‌رفتيم جلو. قوطي کنسرو را باز کردم و گرفتم طرف حاجي. نگاهم …

این را بدانید که مسئولیت خطیری در قبال مسلمانان و خانواده شهداء دارید. سردار شهید آقا مصطفی حامد پیشقدم خاطره نيروهاي بعثي نزده هم مي رقصيدند، نيازي نبود كسي پا روي دمشان بگذارد يك لحظه صداي توپ خانه شان قطع نمي شد آن قدر كه ديگر براي بچه ها جنبه لالايي داشت. شايد اگر نمي زدند حوصله مان از سكوت …

فراموش نكنید كه شهیدان نظاره گر كارهای شمایند. شهید محمد كشوری خاطره وقتی مجدداً از جبهه بازگشت، به او اعتراض کردم که چرا مرا تنها گذاشتی. گفت: «یادم آمد در جبهه رزمنده ای را دیدم که فرزند یک ماهه خود را ندیده بود، لذا با دیدن فرزندمان از خودم شرم کردم که نزد تو و بچه بمانم.» چند روز بعد …

مردم عزيز ايران! شما در آزمايش الهي قرار گرفته‌ايد و تا به حال از عهده‌ي آن برآمده‌ايد سعي كنيد از اين به بعد هم همان‌گونه باشيد و افتخار كنيد كه خداوند شما را وسيله‌ي نجات اسلام قرار داده است. شهید علی آراسته خاطره فرزند دوممان تازه به دنیا آمده بود، من در خانه ی پدرم بودم. امیر به دیدنمان آمد …

خدايا اگر خصم دون، پيکرم را پاره پاره کند، اگر دشمن زبون بدنم را چاک چاک کند، و خانه ام را ويران کند، خون گرمم را بي شرمانه بريزد، بدان هرگز به خاک نخواهم افتاد مگر اينکه قبل از نماز شهادت، اذان مکتب را سر دهم. طلبه ی شهید حسن سربندي خاطره گاهی در کنار فامیل و دوستان، از کارهای …

مرگ باعزّت بهتر از زندگی ننگین است. شهید محمود پهلوان خاطره امیر عشق خاصی به افراد محروم و طبقه ی مستمند جامعه داشت و گرم ترین و صمیمانه ترین روابطش را در میان اهل محل، با این قشر محترم برقرار می کرد و با آن ها در کمال احترام رفتار می کرد و می گفت: «ما باید احترام و حرمت …

در ذره ذره اعمالتان رضای خدا را در نظر بگیرید. شهید امین الله مولائی خاطره مادر بهش گفت: ابراهيم، سرما اذيتت نمي‌کنه؟ گفت: نه مادر، هوا خيلي سرد نيست. هوا خيلي سرد بود، ولي نمي‌خواست ما را توي خرج بيندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و يک کلاه برايش خريدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشيد و رفت. ظهر که …

با ازدواج و تشکیل خانواده، قدرت جامعه بیشتر می‌شود. حجه الاسلام والمسلمین شهید مصطفی ردانی پور خاطره عبدالحسین به دوستان و خویشان خود کمال مهربانی را داشت و سر زدن به فامیل و دوستان را هرگز فراموش نمی کرد. همیشه به دیگران اهمیت صله ی رحم را سفارش می کرد. او در این مورد، دفتری تهیه نموده و آن را …

بسیجیان نور چشم امت حزب الله می باشند . راد مردانی هستند که بدون هیچ چشمداشتی به مادیات ودنیا همیشه در صحنه های نبرد ومشکلات ومصائب مانند کوهی استوار قدم برداشته و دست و پنجه نرم می کنند وخواهند کرد. سردار شهید حاج یدالله کلهر خاطره مریضی مادرش همزمان شده بود با آزمون مهمی که سپاه قرار بود بگیرد. محمد …