بایگانی برچسب: حسود

حسود

حسود حسود از غم عيش شيرين خلق هميشه رود آب تلخش به حلق الا تا نخواهى بلا بر حسود كه آن بخت برگشته خود در بلاست چه حاجت كه با وى كنى دشمنى كه او را چنين دشمنى در قفاست منه دل برين دولت پنج روز به دود دل خلق خود را مسوز چنان زى كه نامت بتحسين كنند چو …

ادامه نوشته »