بایگانی برچسب: لطيفه57

لطيفه57

لطيفه مداحى داخل دسته عزادارى بر روى چهار پايه ايستاد بود و شعرى مى خواند ((ديدى كه شجاعت به جهان شد زكه ظاهر)) اين مصرع اول شعر بود هر چه خواند مصرع بعد را يادش نيامد، فقط مى دانست آخرش حبيب بن مظاهر است سرانجام گفت : ديدى كه شجاعت بجهان شد زكه ظاهر او او او او او او …

ادامه نوشته »