بایگانی برچسب: 100. نگاه به زيردست و شكرانه خدا

100. نگاه به زيردست و شكرانه خدا

100. نگاه به زيردست و شكرانه خدا هرگز از سختى و رنجهاى زمان نناليده بودم ، و در برابر گردش دوران ، چهره در هم نكشيده بودم ، جز آن هنگام كه كفشهايم پاره شد، و توان مالى نداشتم كه براى خود كفشى تهيه كنم . با همين وضع با كمال دلتنگى به مسجد جامع كوفه رفتم ، ديدم كه …

ادامه نوشته »