بیاد امام زمان مظلوم و غریبم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

📌 فقط یک سرباز… 📱 کانال مهدیاران را دنبال می‌کرد. به او گفتم: چرا از بین این همه کانال، کانال مهدیاران رو دنبال می‌کنی؟ گفت: برای اینکه بچه‌هاشون گمنام هستن و زیر محتواها و مطالب تولیدی‌شون، اسم کسی نیست! گفتم: چرا آخه؟! کاش اسامی‌شون بود تا بیشتر با قلمشون آشنا می‌شدم. گفت: اینا خودشون رو فقط یک سرباز می‌دونن. اونا …

🔴 فرصت تفکر، برای کسب معرفت ⬅️ افرادی که می‌خواهند در آخرالزمان جزو یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند باید برای کسب معرفت تفکر کنند. ⬅️ امروز دشمن در فضای مجازی اینقدر خوراک آماده کرده که فرصت تفکر را از جوانان و نوجوانان ما بگیرد. #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف #فضای_مجازی #دشمن_شناسی #استکبار #رسانه #نوجوان #جوان #ظهور کانال رسمی #استاد_ماندگاری ✅ …

♥️ #سلام_امام_زمانم سلام آقای من 🍃 خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد 🍃 با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد #امام_زمان #اللهُمَ_عَجَلَ_الوَلیکَ_الفَرَج 🌹 @asrar_teb_eslami 🌺 🌺 🌺 🌺

•═┄•※☘️🌺☘️※•┄═• #شهیدانه 🔻اوایل جنگ در گروه جنگ های نا منظم با شهید چمران همکاری می کرد. ▪️شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود، می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید. 🔹یک شب بهش گفتم: چرا این کار رو می کنی، چرا توی سنگر نمی خوابی؟ 🔸جواب داد: 《بدن من خیلی استراحت …

❣️ #عند_ربهم_یرزقون 🕊 کبوتر زخمی 🌹 شهید سید مجتبی علمدار ✅ علامه حسن زاده آملی: سید مجتبی، همچون کبوتری که یک بالش را زخمی کردند با یک بال اینقدر بال بال زد تا مقامش از برخی از علمای ۸۰ ساله ما، بالاتر رفت

در جریان مرور اعمال خود، چنان دچار حسرت شدم که گفتنی نیست. آنچنان فشار روحی را تحمل کردم که اگر در دنیا با چنین مشکلی مواجه می شدم، قطعا جان میدادم. آنجا فهمیدم چرا یکی از اسماء قیامت یوم الحسره است. اما یکی از حسرت های من وجود اسراف بسیار در زندگی ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع …

💥طیب حاج رضایی یکی از شخصیت های عجیب تاریخ معاصر است. روزگاری سلطان موز ایران و بزرگ بازار میوه و از دوستان خاندان پهلوی بود و برای تولد ولیعهد، خیابان ها را آزین می بست! روزگاری هم با خاندان پهلوی درافتاد، تصویر حضرت امام را به علامت دسته خود نصب کرد و در ۱۵ خرداد بازار را تعطیل نمود و… …

درست در لحظاتی که طیب را برای اعدام می بردند ، دوستش محمد باقریان را صدا کرد و گفت: اگه یه روز آقای خمینی رو دیدی سلام من رو بهش برسون و بگو خیلی ها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم…. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 …

برای ملاقات با همسرم به بیمارستان رفتم، ماشین را در جایی قرار دادم که سد معبر بود. راه چند ماشین برای چند دقیقه بسته شد. می توانستم جلوتر پارک کنم اما نرفتم. اما وقتی دیدم که راه بسته شده، برگشتم و ماشین را جا به جا کردم. جلوتر جای پارک بود. ✅ در آن سوی هستی به من نشان دادند …

و سلام بر او که می گفت: «این انقلاب، آن قدر تلاطم و سختی دارد که یک روزی شهدا آرزو می کنند زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب دوباره شهید شوند» گویی این روزها را می دید… #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی