عبدالله ذوالبجادين

او از قبيله (مزينه ) بود و نامش عبدالعزى اسم يكى از بتها است ) در كودكى پدرش از دنيا رفت ، عموى بت پرستش كفالت وى را بعهده گرفت ، از او حمايت و سرپرستى نمود، بزرگش كرد، به جوانيش رسانيد، و قمسمتى از اموال و اغنام خود را به او بخشيد.

ادامه مطلب

منصور عمار و قاضى بغداد

منصور عمار از رهگذرى كه سراى قاضى بغداد در آن بود عبور ميكرد. در خانه باز بود. منصور جلو در ايستاد و بدرون منزل نظرى افكند. ديد سرائى است بس وسيع و مجلل .

ادامه مطلب

شتابزده

جرير ميگويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم كه اراده سفر عمره دارم بمن سفارشى بفرمائيد فرمود: از خدا بترس و از شتابزدگى پرهيز كن ، درخواست سفارش ديگرى كردم اما چيزى بر آنچه فرموده بود نيفزود. از مدينه خارج شدم با مردى كه از اهل شام بود و قصد مكه داشت برخورد نمودم و رفيق راه شديم .

ادامه مطلب

رقابت جاهلان

پس از گذشت دهها سال از عصر جاهليت ، زمانى كوفه دچار قحطى گرديد و مردم به مضيقه افتادند. يكى از روزها (غالب ) پدر فرزدق شاعر كه رئيس ‍ قبيله بنى تميم بود براى غذاى خانواده خود شترى كشت و طعام زيادى تهيه كرد، چند ظرف غذا براى افراد قبيله خود فرستاد و يك ظرف هم براى سحيم بن …

ادامه مطلب

چاپلوس

مرد اعرابى ، حضور پيغمبر اسلام آمد و گفت : مگر نه اينست كه تو از جهت والدين از همه ما بهتر و از جهت اولاد از همه ما شريفترى ؟ در ايام جاهليت بر ما مقدم بودى و هم اكنون در اسلام رئيس ما هستى . رسول اكرم (ص ) از اين سخنان تملق آميز خشمگين شد بمرد اعرابى …

ادامه مطلب

عمل وحشيانه

در قرن ششم هجرى شخصى بنام (ابن سلار) كه از افسران ارتش مصر بود بمقام وزرات رسيد و در كمال قدرت بر مردم حكومت ميكرد. او از يكطرف مردى شجاع ، فعال ، و باهوش بود و از طرف ديگر خودخواه خشن و ستمكار. در دوران وزارت خود خدمت بسيار و ظلم فراوان كرد.

ادامه مطلب

اسرا و روش پيشواى اسلام

لشكر اسلام در جنگ با قبيله طى ، پيروز شدند و اسراى قبيله را بمدينه آوردند. در ميان اسيران ، دختران زيبا و فصيحى بود كه در حضور رسول اكرم (ص ) آغاز سخن كرد و گفت اگر مصلحت بدانيد مرا آزاد كنيد و خود را در معرض شماتت عرب قرار ندهيد،

ادامه مطلب

سرزمين صفين

صفين ، نام سرزمينى است در غرب رود فرات ك بين ((رقه )) و ((بالس )) واقع شده است . در اين ناحيه جنگ سختى بين لشكريان على عليه السلام و معاويه روى داد و تلفات سنگينى بهر دو طرف وارد شد. بنابر قولى عدد لشكر اميرالمؤ منين 90 هزار و عدد لشگر معاويه 120 هزار بود.(89)

ادامه مطلب

دو پدربزرگ

هنگاميكه ابن ملجم شمشير بر فرق اميرالمؤ منين عليه السلام زد آنحضرت را بخانه آوردند. مردم برگرد خانه على عليه السلام جمع شدند تا تكليف ابن ملجم تعيين شود و او را بكشتند. امام حسن عليه السلام آمد و فرمود: پدرم دستور داده متفرق شويد و بمنازل خود برگرديد فعلا ابن ملجم را بحال خود ميگذاريم تا اگر پدرم بهبودى …

ادامه مطلب