بایگانی برچسب: شهید حاج حسین خرازی

شهيد احمد تقدسي

اگر توانستيم اهل بيت را بشناسيم و پيرو و خط گيرنده از آنان باشيم پيروز و در فرداي قيامت خوشحاليم، و اگر پيرو آنان نباشيم و فقط روز تاسوعا و عاشورا سينه‌زني كنيم بسيار ضرر كرده‌ايم كه با هيچ چيز نمي‌توان آن را جبران كرد. ما بايد مانند آنان زندگي كنيم و مانند ‌آنان بميريم شهيد احمد تقدسي همیشه لباس …

ادامه نوشته »

شهید حاج حسین خرازی

مطبوعات ما جنگ را درشت می‌نویسد، درست نمی‌نویسد.همواره سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یک الگو در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهید شدند. شهید حاج حسین خرازی سردار شهید حبیب اللّه شمایلى – جانشین لشكر 7 ولى‏عصرعلیه‏السلام …

ادامه نوشته »

شهید حاج حسین خرازی

از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. شهید حاج …

ادامه نوشته »

کلام شهدا:شهید حاج حسین خرازی

دكتر چمران را كه از اتاق عمل مى ‏آوردند، مى‏خندید. فكر مى ‏كردم كه به تهران منتقل و تا مدتى راحت مى ‏شویم. به او گفتم: مى‏ رویم؟ با خنده گفت: نمى‏ روم. اگر بروم تهران، روحیه بچه‏ ها ضعیف مى‏ شود. هنوز كار از دستم بر مى ‏آید، نمى ‏توانم بچه ‏ها را رها كنم، در تهران كارى ندارم. …

ادامه نوشته »

شهيد نادر رييسي

كسي كه از گناهان جلوگيري نمي كند مرده اي است در ميان زنده ها. شهيد نادر رييسي خاطره گفت « بشین بریم به دور بزنیم.» رفتیم . – من کارامو کرده م. دیگه کاری توی این دنیا ندارم . دعا کن برم دیگه بسه هر چی مونده م.یک ریز می گفت. پریدم وسط حرفش . گفتم « مارو آورده ای …

ادامه نوشته »

شهید پازوکی

حضور گسترده و آگاهانه مردم ضامن انقلاب و اصول آن است در نماز جمعه شركت كنيد و شعائراسلام را زنده تر كنيد. شهید پازوکی خاطره دو تا دور نشسته بودیم. نقشه آن وسط پهن بود. حسین گفت «تا یادم نرفته اینو بگم ، اون جا که رفته بودیم برای مانور؛ یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن . یه مقدار …

ادامه نوشته »

شهيد مهدي يخچالي

به خدا قسم كه اگر دشمنان مرا بكشند و خونم را بر زمين ريزند در قطره قطره خونم نام مقدس خميني را مي بينند. شهيد مهدي يخچالي خاطره داییش تلفن کرد گفت «حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده ، شما همین طور نشسته ین؟» گفتم «نه. خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه می …

ادامه نوشته »

شهید علی رضوانی

بکوشید تا عاشق شوید چرا که مسیر عشق بی انتهاست ” مبدأش کربلا ، مقصدش تا خداست “. شهید علی رضوانی خاطره با غیظ نگاهش می کنم .می گویم « اخوی ! به کارت برس. » می گوید « مگه غیر اینه ؟ ما این جا داریم عرق می ریزیم تو این گرما ؛ آقا فرماند ده لشکر نشسته ن …

ادامه نوشته »