ماجراي تيراندازي امام باقر (ع) و تصميم هشام به قتل ايشان 1

ماجراي تيراندازي امام باقر (ع) و تصميم هشام به قتل ايشان 1
روزي هشام بن عبدالملك به جهت تحقير و توهين به امام باقر(ع) و امام صادق (ع)فرمانداد تا ايشان را از مدينه به دمشق بفرستد و پس از ورود آن بزرگواران به دمشق تا سه روز از پذيرايي آنان خودداريکنند و در روز چهارم هنگامي كه هشام بر تخت نشسته و درباريان به تيراندازي و هدف گيري مشغولهستند ، آن دو بزرگوار را خدمت او آوردند تابه نوعي موجبات ناراحتي ايشان را فراهم نمايد .

روز موعود فرا مي رسد . در مجلس ،هشام امام باقر (ع) را با نام صدا ميند و مي گويد:با بزرگان قبيله ات تيراندازي كن . امام مي فرمايند: من پير شده ام و تيراندازي از من گذشته است مرا معذور دار. هشام اصرار مي ورزد و امام را سوگند مي دهد كه بايد اين كار را بكني و به پيرمردي از ابن اميه مي گويد كمانت را به او بده .

امام باقر (ع) كمان را مي گيرد و تيري به زه گذاشته و هدف گيري مي كند. نفس در سينه ها حبس مي شود ، هشام و يارانش آماده اند كه با مشاهده عدم موفقيتامامشادمان شده ودوستان اهل بيت نيزنگران از نتيجه ي مسابقه .
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=1904

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.