شفاى مريض به وسيله حضرت سيدالشهداء (ع )

96 – شفاى مريض به وسيله حضرت سيدالشهداء (ع )
و نيز جناب مولوى مزبور نقل كردند: در قندهار حسينيه اى است از اجداد ما براى اقامه عزاى حضرت سيدالشهداء عليه السّلام دختر عموى مادرم به نام ((عالمتاب )) كه عمه مرحوم حاج شيخ محمد طاهر قندهارى بود با اينكه به مكتب نرفته و درس ‍ نخوانده و نمى توانست خط بخواند به واسطه صفاى عقيده اى كه داشت وضو مى گرفت و يك صلوات مى فرستاد و دست روى سطر قرآن مجيد گذارده آن را تلاوت مى كرد و براى هر سطرى صلواتى مى فرستاد و آن را مى خواند و به اين ترتيب قرآن را به خوبى مى خواند و الا ن هم چنين است .
اين زن پسرى دارد به نام ((عبدالرؤ وف )) در بچگى در سينه و پشت او كاملاً برآمدگى (قوز) داشت و من خود بارها مشاهده كردم . در حسينيه مزبور، شب عاشورا براى عزادارى عالمتاب بچه چهارساله قوزى خودش را همراه مى آورد و پدر و مادرش ‍ آرزوى مرگش را داشتند؛ چون هم خودش و هم آنها ناراحت بودند پس از پايان عزادارى گردنش را به منبر مى بندند و مى گويند يا حسين عليه السّلام از خدا بخواه كه اين بچه را تا فردا يا شفا دهد يا مرگ ، ما خواب بوديم كه ناگهان از صداى غرش ‍ همه بيدار شديم ديديم بدن بچه مى لرزد و بلند مى شود و مى افتد و نعره مى زند، ما پريشان شديم ، مادرم به عالمتاب گفت بچه را به خانه رسان كه آنجا بميرد تا پدرش ، كه عصبانى است اعتراض نكند. مادر، بچه را در برگرفت از شدت لرزش بچه ، مادر هم مى لرزيد تا منزلش رفتم ، لرزش بچه تا سه چهار روز ادامه داشت پس از اين لرزشهاى متوالى گوشتهاى زيادتى آب شد و سينه و پشت او صاف گرديد به طورى كه هيچ اثرى از برآمدگى نماند و چندى قبل كه براى زيارت به اتفاق مادرش به عراق آمده بود او را ملاقات كردم جوانى رشيد و بلند قد و هنوز خودش و مادرش ‍ زنده هستند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.