استاد سیدمحمدمهدی میرباقری:
«يك ماهيگيری كنار دريا خوابيده بود. كسی آمد او را بيدار كرد و گفت: بلند شو و ماهی بگير.
جواب داد: ماهی گرفتم و ناهار هم خوردم.
گفت: بيشتر بگير.
جواب داد: براي چه؟
گفت: بيشتر كه گرفتي، ميفروشي. كم كم يك تور ميخري. بعد كه بيشتر صيد كردي، میتوانی كِشتي ماهيگيري بخري. آنوقت راحت استراحت ميكني!
جواب داد: تو مرا از خواب بيدار كردي؛ همين الآن هم داشتم استراحت مي كردم!!?
چرخه [توسعه مادی] آخرش همين است! البته كسي مخالف با پيشرفت نيست؛ ولي پيشرفت غير از سرگرداني و حيراني و پيچيدهتر كردن حركت است. پيچيدهتر شدن حركت که تكامل و پيشرفت نيست.
? اگر كسي از ولايت، فاصله گرفت، نتيجه فاصله گرفتن از محيط ولايت، تِيه و سرگرداني است. [مثل بني اسرائيل که چهل سال سرگردان شدند. «فَإِنَّهَا محَُرَّمَةٌ عَلَيهِْمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يتِيهُونَ فىِ الْأَرْضِ»].
واقعا انساني كه وارد محيط ولايت نميشود، مبتلا به «تيه و سرگرداني» ميشود؛ ميرود و ميگردد ولي باز سر جاي اول خودش قرار دارد! وادي بيرون ولايت نبي اكرم(ص)و اهل بيت(ع) وادي سرگرداني است. مثل يك مورچهاي كه روي عباي من ميآيد، ما بلند ميشويم و ميرويم؛ اين بيچاره بايد يك عمر بدود به جاي اول خودش برسد!». ۹۳/۳/۲۴
@ostadmirbaqeri