به نام خدا
در روزهای اول جنگ در سر پل ذهاب به ابراهیم گفتم؛ برادر هادی، حقوق شما آماده است و هر وقت صلاح بدانی بیا و بگیر. در جواب خیلی آهسته گفت: شما کی میری تهران!؟ گفتم: آخره هفته.
بعد گفت: سه تا آدرس رو می نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در این خونه ها بده! من هم این کار را انجام دادم. بعدها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرو دار بودند.
📚 سلام بر ابراهیم1 / ص92
🇮🇷 @Ebrahimhadi