عيد است و هر كس راز يار خويش چشم عيدى است |
چشم ما پر اشك حسرت دل پر از نوميدى است . |
مبارك باد عيد آن دردمند بى كسى كو را |
كه نه كس را مبارك باد گويد نه كسى او را. |
صباح عيد اگر من دست آن نازك بدن بوسم |
يه شادى تا به شب آن روز دست خويشتن بوسم . |
شب عيد است و يار از من چغندر پخته مى خواهد |
خيالش مى رسد من گنج قارون زير سر دارم . |