📌 از کعبه تا کربلا🔆 بادهای بسیار گرمِ
📌 از کعبه تا کربلا
🔆 بادهای بسیار گرمِ حجاز گویای خبری است. خبری که همهٔ عالم از شنیدنش به تکاپو خواهد افتاد. زمین به لرزه درمیآید. کوهها به حرکت درمیآیند. مولا پا در رکابِ اسب گذاشته است و به آرامی به سمت کوفه حرکت میکند.
◾️ انگار تمامِ هستی، نرفتنِ حضرت را التماس میکند… که ای عزیز فاطمه! اگر میآیی بیا، اما علیاصغرت را نیاور! آخر حرمله دارد تیرهایش را زهرآلود میکند…
◽️ مولای من! به جوانیِ علیاکبرت رحم کن! حیف او که مثل دانههای تسبیح پخشِ صحرا شود. اما فایدهای ندارد. حسین میآید. عجب لحظهٔ دردناکی…
✍️ دردناکتر از آن اما، منتظران حضرت بودند. تاریخ همیشه عبرت است. آنهایی که یک به یک، «العجلگویان» پای نامهها را امضا کردند و در پیِ خلخال و گوشواره خود را به کربلا رساندند…
🔻 اما دردناکتر از همه، یارانی بودند که بودند، اما شبِ آخر آقای خود را تنها گذاشتند. هرکس به بهانهای… یکی خانه و کاشانه، یکی تجارت و کسب و کار، یکی هم…
🔹 امروز اما منتظرانی را میبینیم که هستند، ولی به بهانههای مختلف، یکی معیشت، یکی زن و فرزند، و یکی هم…، آقای خود را تنها گذاشتهاند…
🌅 «ﻭ [برخی ﺍﺯ ﻣﺮﺩم] ﭼﻮﻥ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻳﺎ ﻣﺎیهٔ ﺳﺮﮔﺮﻣﻰ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﺑﻪﺳﻮی ﺁﻥ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ اﻳﺴﺘﺎدهای، ﺭﻫﺎ ﻛﻨﻨﺪ.» (سورهٔ جمعه، آیهٔ ۱۱) آری! تو ایستادهای و این ما هستیم که تو را تنها میگذاریم… در سپاهِ مهدی ماندن، نتیجهٔ حسینی بودن است… یارانِ مهدی! اندکی صبر، سحر نزدیک است…
🙏 …ای برگردانندهٔ یوسف به نزد یعقوب پس از آنکه دو چشمش از اندوه نابینا شد و دلش آکنده از غم بود… (فرازی از دعای عرفه)
◽️ #دلنوشته_مهدوی
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c