امامت؛ روح دین: در سال گذشته

امامت؛ روح دین

در سال گذشته آنچه که محور اصلی بحث من بود؛ این بود که نجات بشر و جامعه، قرار گرفتن در مسیری است که ما را به کمال دنیوی و سعادت اخروی برساند. این مسیر جز تبعیت از رسول خدا چیز دیگری نیست. تبعیت از رسول خدا حاصل نمی‌شود مگر برای اهل ایمان. چون ایمان حقیقتی جز تسلیم محض نیست؛ باید تسلیم باشید.

آن‌گاه این سوال پیش می‌آید که تسلیم در مقابل چه حقیقتی؟‌ آن حقیقتی را که ثابت کردیم، حقیقت دین است. نکته‌ای که وجود دارد این است که چه چیزی را از خدا بخواهیم؟ خدا در سوره‌ی مبارکه‌ی حمد می‌فرماید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» هدایت به صراط مستقیم را از من بخواهید.

معنای صراط مستقیم چیست؟ «دِينًا قِيَمًا» دین استوار. دین ثابت که آمد، دیگر غیر از این چیز دیگری نخواهد بود. در سال گذشته این نکته را گفتیم که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در نامه‌ای به جناب مالک‌ اشتر مرقوم فرمودند: «حقیقتا این دین در دست اشرار گرفتار شده است». گرفتار را باید نجات داد.

چه کسی دین را نجات داد؟ حضرت أباعبداللّه الحسین.
بزرگداشت سید‌الشهداء ع از باب این‌که دین خدا را نجات داد، واجب است.
بحثی را که امسال ان‌شاء‌اللّه بیان خواهم کرد این است که این دینی را که سیدالشهداء نجات داد چه حقیقتی است؟ یعنی امام حسین فدای چه حقیقتی شد؟ با حفظ احترام برای شاعر این ابیات، آیا این مصرع از شعر آئینی حرف درستی است؟ «حسین سرباز ره دین بود»
این حرف درستی است؟ بستگی دارد دین را چگونه تفسیر کنیم.

دین برنامه‌ی جامع از ناحیه خدا به دست رسول اکرم است که ناظر به تمام شئون انسان؛ شامل بینش، تفکر، گرایش، تمایلات و کنش و رفتار‌های او و ناظر به تمام شئون انسان برای رساندن انسان به کمال دنیوی و سعادت اخروی است. بنابراین ما به کسی متدین می‌گوییم که هر سه قسمش تابع برنامه باشد؛ بینش/ گرایش/ کنش؛

ولی ما مسلمان‌ها غالبا از نظر بینش ماتریالیستی هستیم. ولی از نظر رفتار به اصطلاح خودمان خیلی مسلمان‌های نابی هستیم.
واقعیت اینست که یک انسان‌های نصف و نیمه‌ای هستیم؛ هیچ‌وقت هم نمی خواهیم تلاش کنیم از آن نصف و نیمه بودن خارج شویم. افتخار می‌کنیم به این نصف و نیمه کاره بودن!! پس این دینی که می‌گوییم امام حسین نجات داد چیست؟ آیا امام حسین نماز و روزه را نجات داد؟ یعنی امام فدای نماز و روزه شد که این حرف بسیار غلطی است؛ چون امامت اصل است و نماز و روزه فروع هستند.

باید بحث کنیم که امام حسین چه چیزی را نجات داد؟‌ چه حقیقتی را از دست اشرار نجات داد؟ چرا امام حسین این‌کار را کردند؟ وقتی بفهمید حقیقت دین چیست و آن اشرار که دین را گرفتار کرده بودند، را بشناسید؛ آن‌گاه می‌فهمید چرا امام حسین این‌کار را کردند.

جریان سیدالشهداء قطعا جریان تاریخی نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند در قضیه‌ی امام حسین تحلیل تاریخی ارائه بکند؛ مرادم از تحلیل تاریخی، تحلیل دنیوی است. اگر جنگ است و اصحاب را جمع می‌کند، چرا شب عاشورا به اصحاب می گوید بروید؟! به این دلیل است که مسأله‌ی کربلا اصلا این‌ حرف‌ها نیست. یعنی حقیقت را پنهان کردند؛ حالا ما آن حقیقت را می‌گوییم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
استاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی
جلسه اول | شب اول محرم ۱۴۰۲
مسجد حضرت امیر علیه السلام
@Fares_ir

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.