مهاجر مجاهد🌷

مهاجر مجاهد🌷

از هرات افغانستان راهی ایران بودند که هواپیماهای شوروی آن ها را بمبماران کردند.
از آن همه جمعیت فقط یک نوجوان زنده ماند. پسری شیعه که به عشق زیارت امام رضاع راهی شده بود.
او تمام خانواده اش را از دست داد. با دست خود بدنهای پاره پاره خانواده اش را دفن کرد و…

در کوره ای در اطراف بجستان مشغول به کار شد.
💐رجب هر روز یک مسیر طولانی را طی می‌کرد تا در نمازجماعت مسجد شهر شرکت کند.
با بچه های بسیج دوست و رفیق شد. همه دیده بودند که رجب چه ایمان قوی و محکمی دارد.

✳️این پسر از همان درآمد اندک خودش به دیگران کمک می‌کرد. در مراسم عزای اهل بیت و در دعای کمیل مسجد بجستان حضوری فعال داشت.
✅جنگ شروع شد. تصمیم گرفت با دوستان راهی جبهه شود اما …

ادامه دارد….
📚برگرفته از کتاب غریب قریب. خاطرات شهید رجب غلامی. اثر گروه شهید هادی.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.