دو نوع انتظار

دو نوع انتظار

آنچه بايد اميد و آرزو داشت و آن چيزی كه تقدير الهی ، نظام جهان را
پوينده به سوی آن قرار داده آن بود كه اشاره كرديم .
اكنون بايد برگرديم به اول سخن و آن اين كه انتظار فرج دو گونه است :
انتظاری كه سازنده است ، تحرك بخش است ، تعهدآور است ، عبادت ،
بلكه با فضيلت‏ترين عبادت است و انتظاری كه ويرانگر است ، باز دارنده‏
است ، فلج كننده است ، و نوعی ” اباحيگری ” محسوب می‏شود . و گفتيم‏
كه اين دو نوع انتظار ، معلول دونوع برداشت از ظهور عظيم تاريخی مهدی‏
موعود ( ع ) است و اين دو نوع برداشت به نوبه خود از دو نوع بينش‏
درباره تحولات تاريخ ناشی می‏شود . اكنون به تشريح اين دو نوع انتظار
می‏پردازيم و از انتظار ويرانگر آغاز می‏كنيم .

انتظار ويرانگر

برداشت قشری از مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدی موعود اين است‏
كه صرفا ماهيت انفجاری دارد ، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها
و تبعيضها و اختناقها و حق كشيها و تباهيها ناشی می‏شود ، نوعی سامان‏
يافتن است كه معلول پريشان شدن است .
آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد ، حق و حقيقت هيچ طرفداری نداشته باشد
، باطل ، يكه تاز ميدان گردد ، جز نيروی باطل نيروئی حكومت نكند ، فرد
صالحی در جهان يافت نشود ، اين انفجار رخ می‏دهد و دست غيب برای نجات‏
حقيقت – نه اهل حقيقت زيرا حقيقت طرفداری ندارد – از آستين بيرون‏
می‏آيد عليهذا هر اصلاحی محكوم است ، زيرا هر اصلاح يك نقطه روشن است .
تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غيب ظاهر نمی‏شود ، برعكس ، هر
گناه هر فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حقكشی ، هر پليديی به حكم اين كه‏
مقدمه صلاح كلی است و انفجار را قريب الوقوع می‏كند رواست زيرا ”
الغايات تبرر المبادی ” هدفها وسيله‏های نامشروع را مشروع می‏كنند . پس‏ بهترين كمك به تسريع در ظهور و بهترين شكل انتظار ، ترويج و اشاعه فساد
است .
اين جااست كه گناه هم فال است و هم تماشا ، هم لذت و كامجوئی است و
هم كمك به انقلاب مقدس نهائی . اين جا است كه اين شعر مصداق واقعی خود
را می‏يابد :
در دل دوست به هر حيله رهی بايد كرد طاعت از دست نيايد گنهی بايد
كرد
اين گروه طبعا به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهيان از منكر
با نوعی بغض و عداوت می‏نگرند ، زيرا آنان را از تأخير اندازان ظهور و
قيام مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه می‏شمارند . برعكس ، اگر خود هم اهل‏
گناه نباشند در عمق ضمير و انديشه با نوعی رضايت به گناهكاران و عاملان‏
فساد می‏نگرند زيرا اينان مقدمات ظهور را فراهم می‏نمايند .

شبه ديالكتيكی

اين نوع از برداشت از آن جهت كه با اصلاحات مخالف است و فسادها و
تباهيها را به عنوان مقدمه يك انفجار مقدس ، موجه و مطلوب می‏شمارد
بايد ” شبه ديالكتيكی ” خوانده شود . با اين تفاوت كه در تفكر ديالكتيكی ، با اصلاحات از آن‏
جهت اجازه داده می‏شود و تشديد نا بسامانيها از آن جهت اجازه داده ميشود
كه شكاف وسيعتر شود و مبارزه پيگيرتر و داغتر گردد ، ولی اين تفكر
عاميانه فاقد اين مزيت است ، فقط به فساد و تباهی فتوا می‏دهد كه خود
بخود منجر به نتيجه مطلوب بشود .
اين نوع برداشت از ظهور و قيام مهدی موعود و اين نوع انتظار فرج كه‏
منجر به نوعی تعطيل در حدود و مقررات اسلامی می‏شود و نوعی ” اباحيگری ”
بايد شمرده شود به هيچوجه با موازين اسلامی و قرآنی وفق نمی‏دهد .

انتظار سازنده

آن عده از آيات قرآن كريم – كه همچنانكه گفتيم ريشه اين انديشه است و
در روايات اسلامی بدانها استناد شده است – در جهت عكس برداشت بالا
است . از اين آيات استفاده می‏شود كه ظهور مهدی موعود حلقه‏ای است از
حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزی نهائی اهل حق منتهی می‏شود
، سهيم بودن يك فرد در اين سعادت موقوف به اين است كه آن فرد عملا در
گروه اهل حق باشد . آياتی كه بدانها در روايات استفاده شده است نشان می‏دهد كه مهدی موعود ( عج )
مظهر نويدی است كه به اهل ايمان و عمل صالح داده شده است ، مظهر پيروزی‏
نهائی اهل ايمان است :
” « وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فی الارض و
ليمكنن لهم دينهم الذی ارتضی لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمنا يعبدوننی‏
لا يشركون بی شيئا ». . . ”
خداوند به مؤمنان و شايسته كاران وعده داده است كه آنان را جانشينان‏
زمين قرار دهد ، دينی كه برای آنها آنرا پسنديده است مستقر سازد ، دوران‏
خوف آنانرا تبديل به دوران امنيت نمايد ( دشمنان آنرا نابود سازد )
بدون ترس و واهمه خدای خويش را بپرستند و اطاعت غير خدا را گردن ننهند
و چيزی را در عبادت يا طاعت شريك حق نسازند .
ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان ، و وسيله‏ای‏
است برای پيشوا و مقتدا شدن آنان ، و مقدمه‏ای است برای وراثت آنها
خلافت الهی را در روی زمين ” « و نريد ان نمن علی الذين استضعفوا فی‏
الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين »” .
ظهور مهدی موعود ، تحقق بخش وعده‏ای است كه خداوند متعال از قديمترين‏
زمانها در كتب آسمانی به صالحان و متقيان داده است كه زمين از آن آنان است و پايان ، تنها به‏
متقيان تعلق دارد : ” « و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض‏
يرثها عبادی الصالحون »” – ” « ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده‏
و العاقبة للمتقين »” .
حديث معروف كه می‏فرمايد : ” « يملاء الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما
ملئت ظلما و جورا » ” نيز شاهد مدعای ما است نه بر مدعای آن گروه ، در
اين حديث نيز تكيه بر روی ظلم شده است و سخن از گروه ظالم است كه‏
مستلزم وجود گروه مظلوم است و می‏رساند كه قيام مهدی برای حمايت‏
مظلومانی است كه استحقاق حمايت دارند – بديهی است كه اگر گفته شده بود
يملاء الله به الارض ايمانا و توحيدا وصلاحا بعد ما ملئت كفرا و شر كا و
فساد مستلزم اين نبود كه لزوما گروهی مستحق حمايت وجود داشته باشد . در
آن صورت استنباط می‏شد كه قيام مهدی موعود برای نجات حق از دست رفته و
به صفر رسيده است نه برای گروه اهل حق – ولو به صورت يك اقليت .
شيخ صدوق روايتی از امام صادق عليه السلام نقل می‏كند مبنی بر اينكه اين‏
امر تحقق نمی‏پذيرد مگر اينكه هر يك از شقی و سعيد به نهايت كار خود
برسد .
پس سخن در اينست كه گروه سعداء و گروه اشقياء هر كدام به نهايت كار خود برسند ، سخن در اين نيست كه سعيدی در كار
نباشد و فقط اشقياء به منتهی درجه شقاوت برسند .
در روايت اسلامی سخن از گروهی زبده است ، كه به محض ظهور امام به آن‏
حضرت ملحق می‏شوند . بديهی است كه اين گروه ابتدا به ساكن خلق نمی‏شوند و
بقول معروف از پای بوته هيزم سبز نمی‏شوند . معلوم می‏شود در عين اشاعه و
رواج ظلم و فساد ، زمينه هايی عالی وجود دارد كه چنين گروه زبده را
پرورش می‏دهد . اين خود می‏رساند كه نه تنها حق و حقيقت به صفر نرسيده‏
است ، بلكه فرضا اگر اهل حق از نظر كميت قابل توجه نباشد از نظر كيفيت‏
ارزنده‏ترين اهل ايمانند و در رديف ياران سيد الشهداء .
از نظر روايات اسلامی در مقدمه قيام و ظهور امام يك سلسله قيامهای‏
ديگر از طرف اهل حق صورت می‏گيرد ، آنچه به نام قيام يمانی قبل از ظهور
بيان شده است نمونه‏ای از اين سلسله قيامها است . اين جريانها نيز ابتدا
به ساكن و بدون زمينه قبلی رخ نمی‏دهد .
در برخی روايات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق كه تا قيام مهدی‏
عجل الله تعالی فرجه ادامه پيدا می‏كند و چنانكه می‏دانيم بعضی از ” علمای شيعه ” كه به برخی از ”
دولتهای شيعی ” معاصر خود حسن ظن داشته‏اند ، احتمال داده‏اند كه دولت‏
حقی كه تا قيام مهدی موعود ادامه خواهد يافت همان سلسله دولتی باشد .
اين احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بينش صحيح آنان‏
نسبت به اوضاع سياسی زمان خود بوده اما حكايتگر اينست كه استنباط اين‏
شخصيتها از مجموع آيات و اخباری و احاديث مهدی ، اين نبوده كه جناح حق‏
و عدل و ايمان بايد يكسره در هم بشكند و نابود شود و اثری از صالحان و
متقيان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود ، بلكه آنرا به صورت پيروزی‏
جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم و بی بند و باری تلقی‏
می‏كرده‏اند .
از مجموع آيات و روايات استنباط می‏شود كه قيام مهدی موعود ( عج )
آخرين حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است كه از آغاز جهان بر
پا بوده است .
” مهدی موعود تحقق بخش ايده‏آل همه انبياء و اولياء و مردان مبارز راه‏
حق است ” .

قداست شهيد
به حق پيوستگی شهيد
حق شهيد
بدن شهيد
جهاد يا مسؤوليت شهيد
نشاط شهيد
منطق شهيد
خون شهيد
حماسه شهيد
جاودانگی شهيد
شفاعت شهيد
گريه بر شهيد
تربت شهيد
شب شهيد
گواهی سالار شهيدان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.