هفتم ـ راه مبارزه با مفاسد اجتماعى
1ـ شلاّق و ازدواج
روزى جـوانـى را كـه انـحـراف جنسى داشت ، و خود را جُنُب مى كرد (137)، دستگير كرده خدمت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام آوردند،
امام على عليه السّلام دستور داد تا ابتداء بر دست هاى او شلاّق بزنند،
و سپس امر فرمود تا از بيت المال براى او ازدواج كنند،
يعنى تنها مجازات و شلاّق و كيفر دادن كافى نيست ،
بـراى مـبـارزه بـا مفاسد اجتماعى ، بايد ريشه ها را خشكاند، تا وقتى جوانى ازدواج نكند هـمـواره در مـعرض وسوسه هاى شيطانى است ، بايد در كنار مجازات از اقدامات اءساسى براى نسل جوان غافل نمانيم .
كه يكى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى ، ازدواج است ،
بـايـد در ازدواج جـوانـان شـتـاب كرد، زيرا غريزه جنسى چون ديگر غرائز بشرى است ، چونان احساس گرسنگى و تشنگى است ، اگر به آن پاسخ درست داده نشود، به راه هاى انحرافى كشانده خواهد شد.
2 ـ رواج فرهنگ ازدواج موقّت
يـكـى ديگر از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى و روابط نامشروع ، مُتعه (ازدواج موقّت ) است ،
زيـرا بـسـيـارى از زنـان نـمـى توانند ازدواج دائم داشته باشند، فرزندانشان بزرگ و داراى داماد يا عروس هستند، و مشكلات فراوان خانوادگى مانع ازدواج دائم آنها است .
و بـسـيارى از مردان از نظر اجتماعى ، شخصيّتى ، اقتصادى ، سياسى نمى توانند زنان متعدّد دائم داشته باشند
يا مسافرند، و اقامت آنها در برخى از شهرها كوتاه است ،
امّا نياز به همسر دارند تا دچار انواع محرّمات نشوند.
آيا اسلام فكرى براى اخلاق جنسى زنان و مردان و جوانان جامعه نكرده است ؟
يـا عـدّه اى بـه نـام اسـلام ، بـدعت هائى گذاشتند كه سلامت جامعه اسلامى را مورد تهديد قرار داده است ؟
در اسـلام ، ازدواج مـوقـّت ، براى صاحبان عذرهاى گوناگون مطرح شده است ، و در زمان رسـول گـرامـى اسـلام صـلى الله عـليـه و آله با پياده شدن احكام دين ، با انواع مفاسد اجتماعى مبارزه مى گرديد كه :
حلال الهى درست رواج پيدا كرد.
و ريشه هاى بسيارى از مفاسد خشكيد.
امـّا پس از سقيفه و بدعت هاى خليفه اوّل و خليفه دوّم ، و سياست تغيير احكام الهى ، ازدواج موقّت نيز برداشته شد، و خليفه دوّم آن را حرام اعلام كرد و آشكارا گفت كه :
هركس مُتعه انجام دهد، گردنش را خواهم زد.
بـا تـعـطـيـل شدن حكم خدا، و بر زمين ماندن بسيارى از مشكلات جنسى جوانان و زنان بى شـوهـر، دوبـاره روابـط نـامشروع رواج يافت كه متعه تا زمان حكومت حضرت اميرالمؤ منين على عليه السّلام به صورت ضدّ ارزش در آمد، و آن را يك امر خلاف اسلام مى پنداشتند، كه امام على عليه السّلام با تاءسّف فرمود :
لَو لا ما فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطّاب فِى المُتعَةِ ما زَنَى إِلاّ شَقِىُّ
(اگـر خـليـفـه دوّم حكم خدا را نسبت به متعه تحريف نمى كرد، هيچكس جز افراد جنايتكار مرتكب روابط نامشروع نمى شدند.) (138)
3 ـ مبارزه با خرافات در مسئله ازدواج
برخى فكر مى كنند :
اگر زنى شوهر نكرد، وفادار و صادق است ،
يا مردى پس از مرگ همسرش اگر زن نگرفت مردى وفادار و ارزشمند است ،
بر همين اءساس بسيارى تن به ازدواج كه حكم الهى است نمى دهند،
امّا به انواع آلودگى ها آلوده مى شوند.
حضرت على عليه السّلام از خود شروع كرد، و سنّت هاى جاهلى را زير پاگذاشت ،
هـم پـس از شـهـادت حـضـرت زهـرا سـلام الله عـليها فورا ازدواج كرد و هم به زن جوانش (اءمامه )، در كنار بستر شهادت سفارش كرد كه پس از او ازدواج كند،
و شـوهـر او را مـعـيـّن فـرمـود كـه بـا (مـغـيـرة بـن نوفل ) از نوادگان عبدالمطلّب ازدواج كند.
(امـامـه پـس از عـدِّه وفـات بـه وصـيـّت امـام عـلى عـليـه السـّلام عمل نمود، و ازدواج كرد، و داراى فرزندى بنام يحيى شد).(139)
4 ـ رواج فرهنگ تعدّد زوجات
يـكـى از راه هاى مبارزه با مفاسد اجتماعى (تعدّد زوجات ) است كه اگر با شرائط لازم در جـامـعـه تـحـقـّق پـذيرد و زنانى بى شوهر يا مردانى بى زن در جامعه اسلامى وجود نداشته باشند، ريشه بسيارى از مفاسد اجتماعى مى خشكد.
حـضـرت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلى عـليـه السـّلام بـا رعـايـت عـدالت بـيـن بـانـوان ، در عمل فرهنگ تعدّد زوجات را تاءييد و به آن عمل كرد.
ازدواج هاى امام على عليه السّلام
رجوع شود به : فصل سوّم ـ ش 4 ـ تبليغ فرهنگ ازدواج