فصل 11. علم خدا به همه چيز
چون ذات متعالى ، فاعل تام جميع ماسوا، و مبداء فيضان هر ادراك اعم از حسى و عقلى ، و منشاء هر ظهور عينى يا ذهنى است چه بدون واسطه يا با واسطه اى كه آن هم از ناحيه خود اوست ، و نيز فاعليتش عين ذات اوست – زيرا كه فاعليت از كمالات است و علم تام به فاعل تام چيزى از جهت حقيقت خودش كه با آن فاعل مى شود مستلزم علم به اين است كه وى فاعل آن چيز است و آن نيز مستلزم علم به همان چيز است – از اين رو خداى سبحان عالم به جميع موجودات است : لا يعزب عن عمله مثقال ذرة فى السموات و لا فى الارض : (191) ((به اندازه ذره اى در آسمانها و زمين از علم او پوشيده نيست )).
و ما تخرج من ثمرات من اكمامها و ما تحمل من انثى و لا تضع الا بعمله (192) : ((و هيچ ميوه اى از شكوفه اش بيرون نمى شود و هيچ ماده اى باردار نشود و وضع حمل ننمايد جز آنكه در علم خدا هست )).
و ما تسقط من ورقة الا يعلمها (193): ((هيچ برگى نيفتد جز آنكه خداوند آن را مى داند)).
الا يعلم من خلق و هو اللطيف الخبير (194): ((آيا نمى داند آن كه آفريده است ؟ و حال آنكه كه او باريك بين و آگاه است .))