فصل 6. چند خطبه ديگر

فصل 6. چند خطبه ديگر
و از سخنان آن حضرت است : خدايى كه حالات او يكى از ديگرى پيشى نگرفته تا اينكه اول باشد پيش از آنكه آخر باشد و ظاهر باشد پيش از آنكه باطن باشد. هر چه نام يگانگى به خود گرفته جز او اندك ، هر زورمندى جز او زبون ، هر مالكى جز او مملوك ، هر عالمى جز او آموزنده ، هر توانايى جز او توانايى و عجزش به هم در آميخته است ، هر شنوايى جز او از شنيدن صداهاى خفيف كر است و صداهاى بلند نيز كرش ساخته و صداهاى دور از دسترس او بيرون است . هر بينايى جز او از ديدن رنگهاى نهان و اجسام ريز كور است . هر آشكارى جز او نهان و هر نهانى جز او آشكار است .(221)


خطبه ديگر
هيچ خشمى او را از رحمت سرگرم نمى سازد و هيچ رحمتى از عتابش ‍ غافل نمى كند. نهان بودن از آشكار بودن پوشيده اش ندارد، و آشكارى از نهانى جدايش نسازد. در عين نزديكى دور، در عين بلندى نزديك ، در عين آشكارى نهان و در عين نهانى آشكار است . به همه چيز نزديك است و چيزى به او نزديك نيست . (222) آفريدگان را با چاره انديشى نيافريد و از آنان براى رفع خستگى يارى نجست .(223)
خطبه ديگر
اوهام بر او احاطه نكرده بلكه با خودشان بر آنها تجلى نموده و با خودشان نيز از دسترس آنها دورگشته و خود آنها را به نزد خودشان محاكمه خواهد كرد (خود آنها را در عجز خود داور خود خواهد ساخت ). آن گونه بزرگ نيست كه حدود وسيعش بر جسم او افزوده و بزرگش كرده باشد، بلكه شاءنش بزرگ و سلطانش عظيم است .(224)
خطبه ديگر
خدايى كه به درون امور نهانى آگاه است ، و نشانه هاى آشكار بر او دلالت دارند. از ديد بيننده نهان است ولى نه چشم آن كس كه او را نديده منكر اوست و نه قلب كسى كه او را ثابت كرده بيناى او. در برترى پيشى دارد پس ‍ چيزى از او برتر نيست . و در نزديكى نزديك است پس چيزى از او نزديكتر نباشد. پس نه برتريش او را از هيچ يك از آفريدگانش دور ساخته ، و نه نزديكيش آنان را در مكان مساوى با او قرار داده است . خردها بر بيان صفتش آگهى نيافته ، و از سويى آنها را از شناخت واجب خويش محجوب نداشته است . پس او كسى است كه تمام نشانه هاى وجود گواهى بر اقرار قلبى منكران مى دهد. خداوند از آنچه اهل تشبيه و منكران گويند بسى والاتر است .(225)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.