فصل13.پيوستگى شرايط و مراتب ايجاد حوادث
يكى از علما گويد (465) ((تمام حوادث مستند به قدرت ازلى هستند ولى برخى مرتب بر برخى ديگرند مانند ترتبى كه مشروط بر شرط دارد، از اين رو اراده ايجاد حادثه اى از قدرت ازلى و قضاى الهى صادر نمى شود مگر بعد از علم ، و علم نيست مگر بعد از حيات ، و حيات نيست مگر بعد از علم ، و علم نيست مگر بعد از حيات ، و حيات نيست مگر بعد از محلى (كه بدان تعلق گيرد).
و همان گونه كه روا نيست گفته شود كه حيات از جسم كه شرط حيات است حاصل آمده ، همچنين است در ساير مراتب ترتيب (كه مراتب قبلى شرط مراتب بعدى اند ولى حاصل كننده آن نيستند). ولى بعضى از شرطها از چيزهايى است كه براى عامه مردم آشكار است و بعضى از آنها از چيزهايى است كه جز براى خواص كه مكاشف به نور حق اند ظاهر نگرديده است . پس آنچه در عالم امكان هست بر ترتيبى واجب و حقى لازم پديد آمده و جز همان گونه كه هست و به آن صورتى كه هست تصور ندارد، پس هر كدام كه پيش افتاده جز به حق نبوده و آنچه از آن پس مى آيد جز به حق نمى باشد، چنانچه در اين آيه به آن اشاره گرديده است كه : و ما خلقنا هما الا بالحق . (466)
بنابراين ، هيچ متاءخرى به تاءخير نيفتاده مگر به خاطر انتظار پيدا شدن شرطش ، زيرا وقوع مشروط پيش از وقوع شرط ممتنع است و ممتنع و محال موصوف به مقدور بودن نمى باشد. از اين رو علم و آگاهى از نطفه تخلف نمى پذيرد مگر به جهت نبود شرط آن كه حيات است ، و نه اراده از علم مگر به جهت نبود شرط آن كه قدرت است ، و نه فعل از قدرت مگر به جهت نبود شرط آن كه اراده مى باشد. همه اينها به گونه وجوب و ترتيب واجب است و هيچ كدام آنها به شانس و اتفاق نيست بلكه به حكمت و تدبير انجام مى شود)).