فصل 16. سبب و مسبب هر دو از خداست

فصل 16. سبب و مسبب هر دو از خداست
همان گونه كه اشياء داخلى در وجود انسان مثل علم و قدرت و اراده از جمله اسباب فعل اند، امور بيرون از وجود انسان همچون دعاها، طاعات سعى و كوشش ، تدبير، حذر، التماس و طلب ، تكليف ، وعد و وعيد، ارشاد، تهذيب ترغيب نمودن ، ترساندن و امثال آنها نيز چنين است ، زيرا همه اينها اسباب و وسايط و وسايل و روابطى هستند براى وجود كردن افعال و انگيزه هاى خير، و تهييج كننده شوق و آماده ساز خواسته ها و رساننده به روزيها و بيرون آورنده آنها از قوه به فعل مى باشند. اين اسباب داخلى و خارجى همه و همه از چيزهايى هستند كه در برابر قضا قرار دارند، نه از اين جهت كه فعل بنده اند – زيرا كه از اين جهت از چيزهايى هستند كه قضا بدان حكم مى كند، چرا كه مورد قضا واقع نشوند وجود نمى يابند – بلكه از اين جهت كه خداى سبحان بر حسب قضا و قدر خود، آنها را از اسباب قرار داده است تا ربط و موافاتى ميان او و فعل باشد، چنانكه نوشيدن دارو را سبب حصول بهبودى در اين بيمار قرار داده است .


پس سبب و مسبب ، هر دو از قضا سرچشمه مى گيرند و به خداى سبحان و امر او كه امر ذاتى عقلى است مستند مى باشند. و گاه به امر قولى سمعى نيز مستند مى باشند، چنانكه در مورد تكاليفمان اين طور است ، مثل دعا، كه خود خداى سبحان ما را بدان امر فرموده و به آن تشويق فرموده است ، فرموده ، ادعونى استحب لكم (478): ((مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم )). اجيب دعوة الداع اذا دعان (479) ((دعاى خواننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى كنم .))
پس دعا و اجابت ، هر دو از امر خدا يعنى امر تكليفى اند، چنانكه از امر ذاتى او نيز مى باشند و زبان بنده مترجم و گوينده دعاست . و هر كه چيزى را به فرمان كسى انجام دهد، در حقيقت دست او دست فرمان دهنده است ، با اين فرق كه پاره اى از اين امور علل و موجبات اند، و پاره اى علائم و معرفات ، و پاره اى هر دو. و شايد دعا از قسم سوم باشد (هم علت باشد و هم علامت ). از اين رو ميان دعاكنندگان مشهور است كه : دعا مثل داروست ، كه برخى طبعا مؤ ثرند و برخى به خاصيت . اولى (طبعا مؤ ثر بودن ) اشاره به اولى (علت بودن ) و دومى (تاءثير به خاصيت ) اشاره به دومى (علامت بودن ).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.