فصل 2. فرق ميان هر يك از اين مقامات و تعريف محدث

فصل 2. فرق ميان هر يك از اين مقامات و تعريف محدث
در كتاب ((كافى )) با سند صحيح خود از امام باقر عليه السلام روايت كرده است كه از آن حضرت از معناى رسول و نبى و محدث پرسش شد، فرمود: رسول كسى است كه جبرئيل با او روبرو مى شود او جبرئيل را مى بيند و با وى سخن مى گويد چنين كسى رسول است .
و نبى كسى است كه در رؤ يا مى بيند مانند رؤ ياى ابراهيم عليه السلام (848) و مانند آنچه رسول خدا صلى الله عليه و آله از باب نبوت پيش از وحى مى ديد، تا آنكه جبرئيل عليه السلام از سوى خدا رسالت را براى او آورد، و حضرت محمد صلى الله عليه و آله ، آنگاه كه نبوت برايش فراهم شد و رسالت از سوى خدا براى وى آمد، جبرئيل آن پيامها را برايش مى آورد و آنها را به طور مستقيم و روبرو با پيامبر در ميان مى گذاشت . و برخى از پيامبران ، نبوت براى او فراهم است و در خواب هم مى بيند و روح (فرشته وحى ) هم نزد او آمده با وى سخن مى گويد و حديث مى كند بدون آنكه در بيدارى مشاهده نمايد.
و محديث كسى است كه با او سخن گفته مى شود و (سخن فرشته را) مى شنود ولى با فرشته وحى روبرو نمى شود و در خواب هم نمى بيند. (849)
و در همان كتاب و در كتاب ((بصائر الدرجات )) با سند حسن خود از حسين بن عباس معروفى روايت كرده اند كه به حضرت رضا عليه السلام نوشت : ((فدايت گردم ، مرا از فرق ميان رسول (و نبى و امام ) (850) خبر ده .)) حضرت در پاسخ نوشت – يا فرمود – ((فرق ميان رسول و نبى و امام آن است كه رسول كسى است كه جبرئيل بر او فرود مى آيد و او جبرئيل را مى بيند و كلامش را مى شنود، و وحى بر او نازل مى شود و بسا كه در رؤ يا به او خبرى مى دهند، مانند رؤ ياى ابراهيم عليه السلام . و نبى كسى است كه بسا سخن فرشته را مى شنود (ولى او را نمى بيند) و بسا كه شخص فرشته را مى بيند و سخن او را نمى شنود. و امام كسى است كه سخن را مى شنود ولى شخص را نمى بيند)). (851)
در ((بصائر)) با سند صحيح خود از امام باقر عليه السلام روايت كرده است كه : پيامبران پنج نوعند: برخى صداى وحى را مانند صداى زنجير مى شنوند و به مقصود پى مى برند. برخى در خواب به آنها خبر مى دهند، مانند يوسف و ابراهيم (عليهم السلام ). برخى فرشته را مى بينند. برخى در دلشان مى افتد و در گوششان صدا مى كند.(852)
و نيز با سند خود از آنحضرت و از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه : پيامبران و رسولان چهار طبقه اند: پيامبرى كه درباره خودش پيام دهند و به ديگران كارى ندارد. و پيامبرى كه در خواب مى بيند و صدا را مى شنود و فرشته را نمى بيند و به سوى كسى هم برانگيخته نيست و خودش پيشوائى دارد، مانند رابطه ابراهيم با لوط (كه ابراهيم بر لوط امامت داشت ). و پيامبرى كه در خواب مى بيند و صدا را مى شنود(853) و فرشته را مى بيند و بسوى طائفه اى – اندك يا بسيار – فرستاده شده ، چنانكه خداوند درباره يونس عليه السلام مى فرمايد: ((و او را به سوى صد هزار يا بيشتر فرستاديم ))،(854) كه آن بيشتر سى هزار نفر بودند. و پيامبرى كه در خواب مى بيند و صدا را مى شنود و در بيدارى هم مى بيند و امام و پيشوا هم هست ، مانند پيامبران اولوالعزم ؛ چنانكه ابراهيم عليه السلام نبى بود ولى امام نبود(855) تا آنكه خداى متعال فرمود: ((مى خواهم تو را امام قرار دهم ، گفت : از فرزندانم نيز؟ (خواست كه امامت در فرزندانش هم برقرار باشد) (856) فرمود: عهد من به ستمكاران نمى رسد))،(857) يعنى كسانى كه بت و تنديس پرستيده باشند.(858)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.