حلم و نرمخوئي امام صادق (ع)

حلم و نرمخوئي امام صادق (ع)
گاهي امام مي شنيد كه يكي از خويشاوندان نزديكش او را به بدي ياد كرده و وي را ناسزا گفته است . امام فوراً آماده نماز مي شد و پس از نماز، دعائي طولاني مي خواند و با اصرار از پروردگار خويش مي خواست كه آن شخص را در برابر عمل ناروايش موأخذه نكند و او را به سبب ستمي كه در حق امام روا داشته است، گرفتار نسازد.
آري، امام از حق شخصي خويش مي گذشت و آن مردي را كه به وي ظلم نموده و در حقش جنايت كرده بود، مي بخشيد.
امام درباره ارحام و خويشاوندانش پا را فراتر مي گذاشت و مي فرمود: خداوند مي داند كه من گردن خويش را براي خدمت به خويشاوندانم خم كرده ام و من به اهل بيت و ارحامم پيش از آنكه از من بي نياز شوند احسان و صله مي كنم.
براستي كه حوادث روزگار همچون سنگ محك هستند كه بدان وسيله ارزش مردان معلوم و درون اشخاص آشكار مي شود و از اين راه انسان به تفاوتي كه ميان امام و خويشاوندانش بوده است، پي مي برد. آنان در حق امام جفا مي كردند، بلكه گاهي جسارت نموده و دشنام و ناسزا مي گفتند و احياناً با خنجر به طرف امام حمله ور شده و قصد قتل آن حضرت را داشتند و آنان در اين كار يعني حمله، جفا و دشنام گوئي هيچ عذري نداشتند.
امام صادق (ع) عكس رفتار آنان را مي كرد. آنان از امام مي بريدند ، ولي امام با ايشان پيوند و ارتباط برقرار مي كرد.آنان جفا و بدي مي كردند، ليكن امام نيكي و احسان مي كرد . آنان با خشونت و تندي با امام برخورد مي كردند، اما امام با عطوفت و مهرباني با ايشان روبرو مي شد. ( صفحاتي از زندگاني امام جعفر صادق (ع) ، ص 312 – 321. )
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamSadegh/Shahadat/86/Akhlagh-Sefat/Helm.aspx

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.