طريق اوّل : ظواهر دينى ، اقسام ظواهر دينى
چنانكه گذشت قرآن كريم كه ماءخذ اساسى تفكر مذهبى اسلام است به ظواهر الفاظ خود در برابر شنوندگان خود حجيت واعتبار داده است و همان ظواهر آيات ، بيان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را تالى بيان قرآن قرار مى دهد و مانند آن حجت مى سازد؛ چنانكه مى فرمايد:
(وَاَنْزَلَنْا اِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَيْهِمْ ) (117) .
و مى فرمايد:
(هُو الَّذى بَعَثَ فِى اْلاُمِّييّنَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ اياتِهِ وَيُزَكّيهِمْ وَيُعَلّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ) (118)
و مى فرمايد:
(لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ) (119) .
پر روشن است كه اگر گفتار و رفتار پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حتى سكوت و امضاى آن حضرت براى ما، مانند قرآن حجت نبود آيات مذكوره مفهوم درستى نداشت ، پس بيان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى كسانى كه از آن حضرت مى شنوند يا با نقل قابل اعتماد نقل مى شود حجت و لازم الاتباع است . و همچنين با تواتر (120) قطعى از آن حضرت رسيده است كه بيان اهل بيت وى مانند بيان خودش مى باشد و به موجب اين حديث و احاديث نبوى قطعى ديگر بيان اهل بيت تالى بيان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى باشد و اهل بيت در اسلام سمت مرجعيت علمى داشته در بيان معارف و احكام اسلام هرگز خطا نمى كنند و بيانشان به طريق مشافهه يا نقل ، قابل اعتماد و حجت است .
از اين بيان روشن مى شود كه ظواهر دينى كه در تفكر اسلامى مدرك و ماءخذ مى باشد دو گونه اند ((كتاب و سنت )) و مراد از ((كتاب )) ظواهر آيات كريمه قرآنى مى باشد و مراد از ((سنت )) حديثى است كه از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت عليهم السّلام رسيده باشد.