فرق ميان نبى و امام

فرق ميان نبى و امام
دليل گذشته در مورد دريافت داشتن احكام و شرايع آسمانى كه به واسطه پيغمبران انجام مى گيرد، همينقدر اصل وحى يعنى گرفتن احكام آسمانى را اثبات مى كند نه استمرار و هميشگى آن را به خلاف حفظ و نگهدارى آن كه طبعا امرى است استمرارى و مداوم ، و از اينجاست كه لزوم ندارد پيوسته پيغمبرى در ميان بشر وجود داشته باشد ولى وجود امام كه نگهدارنده دين آسمانى است ، پيوسته در ميان بشر لازم است و هرگز جامعه بشرى از وجود امام خالى نمى شود، بشناسند يا نشناسند و خداى متعال در كتاب خود مى فرمايد:
(فَاِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوابِها بِكافِرينَ ) (232) .
يعنى :((و اگر به هدايت ما – كه هرگز تخلف نمى كند – كافران ايمان نياوردند ما گروهى را به آن موكل كرده ايم كه هرگز به آن كافر نخواهند شد)).
و چنانكه اشاره شد، نبوت و امامت گاهى جمع مى شود و يك فرد داراى هر دو منصب پيغمبرى و پيشوايى (اخذ شريعت آسمانى و حفظ بيان آن ) مى شود و گاهى از هم جدا مى شوند چنانكه در ازمنه اى كه از پيغمبران خالى است در هر عصر امام حقى وجود دارد و بديهى است عدد پيغمبران خدا محدود و هميشه وجود نداشته اند.
خداى متعال در كتاب خود جمعى از پيغمبران را به امامت معرفى فرموده است چنانكه در باره حضرت ابراهيم مى فرمايد:
(وَاِذِ ابْتَلى اِبْرهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّى جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتى قالَ لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمينَ ) (233) .
يعنى :((وقتى كه خداى ابراهيم او را به كلمه هايى امتحان كرد پس آنها را تمام كرده و به آخر رسانيد، فرمود: من تو را براى مردم امام و پيشوا قرار مى دهم ، ابراهيم گفت و از فرزندان من ، فرمود عهد و فرمان من به ستمكاران نمى رسد)).
و مى فرمايد:
(وَجَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِاَمْرِنا ) (234) .
يعنى :((و ما ايشان را پيشوايانى قرار داديم كه به امر ما هدايت و رهبرى مى كردند)).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.