سخاوت امام حسين (عليه السلام)

سخاوت امام حسين    (عليه السلام)

مردى اعرابى وارد مدينه شد و از كريم ترين مردم سوال كرد، امام حسين را به او معرفى كردند، وارد مسجد شد و آن بزرگوار را در حال نماز يافت ، پشت سر آن بزرگوار ايستاد اشعاری را خواند.
امام حسين نمازش را سلام داده و به قنبر فرمودند: آيا از مال حجاز چيزى باقى مانده است ؟
گفت : بله ، چهار هزار دينار باقى مانده است .
فرمودند: آن را بياور كه نيازمند حقيقى آن آمده است .
قنبر دينارها را آورد، امام دو برد خود را از تن در آورده و دينارها را در آن پيچيد و دست مباركشان را از شكاف در خارج كردند، زيرا به خاطر كم بودن دينارها از اعرابى خجالت كشيدند و اشعاری بدین مضمون سرودند:
بگير اين مقدار دينار را، من به خاطر كمى آن از عذر مى خواهم و بدانكه من نسبت به تو مهربانم اگر در آينده وسيله فراهم شد ثروت سرشارى بر تو ريزش خواهد كرد. ليكن مردم زمان بيگانه پرستند و اينك دست ما خالى است.
اعرابى دينارها را گرفته و گريه كرد! امام فرمودند: شايد آنچه عطا كردم به تو، كم است كه گريه مى كنى ؟! اعرابى گفت : نه، وليكن گريه من براى اين است كه چرا اين دستهاى با سخاوت زير خاك خواهد رفت.

مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4، ص 65. شفاعت امام حسين (عليه السلام).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.