مرگ و ملك الموت

از جمله كسانى كه موقع مرگ انسان ، ادعاى طلب كارى مى كنند و چيزى را از درخواست مى نمايد ((ملك الموت )) است كه او طالب روح و جان شخص محتضر مى باشد. قبض روح تمام انسانهاى مؤ من و كافر در دست ((ملك الموت )) و زير نظر او انجام مى گيرد.
قرآن در اين باره مى فرمايد: ((ملك الموت )) ماءمور قبض روح است ، روح و جان همه شما را مى گيرد و سپس به سوى پروردگارتان باز مى گرداند(59)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرموده است : تمام بيمارى و دردهايى كه به انسان رو مى آورد قاصدان مرگ و فرستادگان او هستند.
هنگامى كه عمر انسان به پايان مى رسد و در بستر مرگ قرار مى گيرد ((ملك الموت )) براى قبض روح او حضور پيدا مى كند. انسان از ديدن او به وحشت مى آيد و آمدن او را بدون مقدمه مى داند. ولى ((فرشته )) مرگ مى گويد: اى بنده خدا! (چرا به فكر نبودى و فراموش كردى )؟ چه اندازه رسول بعد از رسول و خبر بعد از خبر و پيك بعد از پيك براى تو فرستادم ؟ من آخرين خبرم و بعد از آمدن من ديگر خبرى نيست .


سپس مى گويد: اى بنده خدا! دعوت پروردگارت را خواه از روى ميل و رضا و خواه از روى جبر و اكراه اجابت كن .
هنگامى كه ((فرشته )) مرگ جان انسان را از كالبدش بيرون مى كشد، بازماندگان و بستگان او مشغول گريه و ناله مى شوند.
((ملك الموت )) مى گويد: براى چه كسى گريه مى كنيد و اشك مى ريزيد؟ براى چه كسى غمگين و محزونيد؟ براى چه كسى دست از كار كشيده و بى صبرى مى كنيد؟ به خدا سوگند! عمر او به پايان رسيده و در دنيا روزى خود را دريافت كرده بود. پروردگارش از او دعوت به عمل آورد و او هم دعوت حق را اجابت كرد. اگر مى خواهيد گريه كنيد بر خويشتن بگرييد؛ زيرا من باز به اين خانه مى آيم تا هيچ يك از شما را باقى نگذارم .(60)
لازم نيست ((ملك الموت )) هنگام قبض روح انسان نزد او ظاهر شود، بلكه در هر كجاى عالم باشد از همان جا مى تواند محتضر را قبض روح كند.
امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود: از ((فرشته مرگ )) پرسيدند: چگونه چندين نفر را در يك زمان قبض روح مى كنى در حالى كه عده اى در مغرب و عده اى در مشرق اند؟ گفت : آنان را به سوى خودم مى خوانم مرا اطاعت مى كنند.
سپس گفت : همانا همه جهان هستى ، پيش من ، مانند كاسه اى است در برابر يكى از شما كه از هر كجاى آن بخواهد بخورد مى خورد.(61)
و نيز گفت : همه عالم هستى و دنياى شما نزد من ، مانند درهمى است كه در دست شما باشد و هر طور بخواهد آن را مى گرداند. (من نيز با دنياى شما چنين مى كنم و همان گونه دنيا و جان انسان ها را در اختيار دارم ).(62)
در حديث ديگرى آمده است : ((ملك الموت )) به حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم عرض كرد من بارها و بارها به هر خانه اى رفت و آمد مى كنم . هيچ خانه اى در مشرق و مغرب عالم نيست مگر اين كه روزى پنج مرتبه هنگام نماز با اهل آن ملاقات مى كنم و حساب عمر آنان را مى رسم و من به كوچك و بزرگشان از خودشان عالم تر هستم .(63) (عمر آنان و شماره عدد نفس هاى ايشان را مى دانم و موقعى كه آخرين نفس خود را كشيدند جان آنان را مى گيرم )0
درباره حضور يافتن پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤ منين عليه السلام و اولاد طاهرينش بر بالين محتضر، چنين آمده است .
هنگامى كه بنده اى از بندگان خالص خدا در بستر مرگ قرار مى گيرد ((ملك الموت )) و يارانش براى قبض روح او حضور پيدا مى كند. در اين موقع مشاهده مى كند كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم بر بالين سر او و اميرالمؤ منين در كنار آن حضرت ، حسن و حسين در پايين پا، دوستان و شيعيان در اطراف ايشان قرار گرفته اند.
محتضر متوجه آنان مى شود و مى گويد: خوش آمديد، چقدر مشتاق ديدار شما بودم و چقدر از آمدن شما خوشحال شدم . بعد از آن مى گويد: يا رسول الله ! ((ملك الموت )) وارد شد. يقين دارم كه با من مهربان است ، زيرا از دوستان و پيروان تو و برادرت امير المؤ منين مى باشم . حضرت رسول هم گفته او را تصديق مى كند.
در اين هنگام ، آن حضرت متوجه ((ملك الموت )) مى شود و مى فرمايد: اى ((ملك الموت ))! سفارش خداوند درباره مهربانى كردن با دوستان و طرفداران ما را فراموش نكن .
((ملك الموت )) عرض مى كند: يا رسول الله ! به او دستور بده كه به سوى بهشت و آنچه خداوند براى او آماده كرده است نظر كند. حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: اى بنده مطيع خدا! نظر به سوى آسمان نما. وقتى نظر مى كند چيزهايى را كه خدا براى او آماده كرده است مى بيند.
در اين هنگام ((ملك الموت )) متوجه آن حضرت مى شود و مى گويد: چگونه به كسى كه اين قدر خدا به او لطف دارد مهربان نباشم . اگر شما هم سفارش او را نمى كرديد باز درباره او لطف داشتم و با وى مهربانى مى كردم .
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم خطاب به ((ملك الموت )) مى كند و مى فرمايد: اى ((ملك الموت )) اين شخص برادر ما و از دوستان و پيروان ما است . او را به تو سپرديم ، مراقب حال او باش و جان او را به آسانى قبض كن . سپس حضرت با كسانى كه در اطراف محتضر بودند به سوى بهشت حركت مى كند و پرده از جلوى چشم او كنار مى رود پيامبر و ائمه را در كاخ ‌هاى بهشت مشاهده مى كند.
در اين حال متوجه ((ملك الموت )) مى شود و مى گويد: اى ((ملك الموت ))! هر چه بيشتر در گرفتن روح من عجله كن ؛ زيرا طاقت دورى محمد و اولياى خدا را ندارم و هر چه زودتر مرا به ايشان ملحق كن .
((ملك الموت )) همان طور كه مو را از ميان آرد بيرون مى كشند جان او را به آسانى از بدنش بيرون مى كشد.(64)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.